گمنام .:
پدر .... یک سال از غروب غم انگیزت می گذرد،غروبی که هنوز طلوعی نداشته . غروبی که دیگر طنین دلنشین خالصانه و ما ناباورانه جای خالییت را مینگریم و به گذر روزها و ایام دل بسته ایم . پدر : تو پدر بی نظیری بودی که در سخاوت ، خوشرویی و گذشت و مهربانی برای فرزندانت نمونه بودی . پدر هنوز که هنوز هست نبودنت را باوری نیست و خنده هایت و مهربانیت با ما عجین شده . ای سالار ، بزرگمرد زندگی ای همه کس وهمه چیز ای فدای ان صدای قشنگت ای قربان ان قلب مهربان وصمیمیت پدر کاش بودی و میدیدی حس پدر مردگی چقدر درد اور است به خاطرات با تو می اندیشیم که جانمان را بعد از هفت سال میسوزاند اشکهایمان بیانگر دلتنگیهایمان هست پدر خوبم بخدا دلتنگیم ای کاش میتوانستیم صورتت و دستانت راببوسیم حسرت دیدارت راداریم پدر زحمتکش من افسوس دیگر سعادت دیدار تو را نداریم . پدر با رفتنت امید و تکیه گاهمان مادربود.او مامن و تکیه گاه و بهترین بهانه برای دور هم جمع شدن ما و التیام درد فراق تو بود. اما اینبار دست روزگار مادرمان این یگانه گوهر زندگیمان را سال گذشته از ما گرفت .تا تنهای تنها بمانیم . و با خاطراتش و نصایح و سخنان شیوایش زندگی کنیم . ای کاش میتوانستیم احساسمان را بیان کنیم . اگر دریاها جوهرو ودرختان جملگی قلم گردند باز هم نمیتوانیم بزرگواری ، فداکاری، ایثار و زحمات شما را بر صفحه کاغذ بنگاریم . پدری که دایره المعارف مصیبتهای اهل بیت بود و پیر غلام ابا عبدالله الحسین ( ع) و ذاکر اهل بیت که بی ریا و خاضعانه برای اهل بیت میخواند و اشک میریخت . اکنون در سوگ تو پدر همچون شمع میسوزیم . و به امید فرا رسیدن بهار طبیعت و جامه سبز پوشیدنش کمی آراممان میکند . تا به طالقان بیاییم و خاطرات با تو بودن و قدم زدن و دسترنج و زحمات تو را در کشاورزی تازه کنیم . افسوس و صد افسوس !!! بی تو گشت و گذار زیبا نیست . دامن سبزه زار زیبا نیست. با تو پاییز هم دل انگیز بود . بی تو اما بهار هم زیبا نیست . پدر جان ... دعایمان کن که محتاج دعایت هستیم . از طرف فرزندانت
آدرس آرامگاه :
اصفهان . مزار روستای فشارک