امروز میتونید با هدایای زیر، روح این عزیز سفر کرده را شاد کنید
شهید محمد
صبوری
کد یادبود :
6278977
با کلیک بر روی دکمه های زیر،در مراسم ختم شرکت نمایید
p:1
به جهت شادی روح همه ملتمسین این محفل به ویژه روح شادروان
محمد صبوری
اگر فقط سه دقیقه فرصت دارید
، با گوش دادن به صوت یک صفحه از قرآن
(صوت و متن در همین صفحه ظاهر میشود)
در ثواب ختم قرآن به نیت آمرزش همه اموات حاضر در این محفل به ویژه
شادروان
محمد صبوری
سهیم شوید
هدیه یک صفحه قرآن
0
هدیه ثواب
زیارت قبرستان بقیع و زیارت و نماز در مسجد النبی و حرم امام رضا(ع)
به روح
شادروان محمد صبوری
شهیدمحمدصبوری متولد ۱۱ فروردین ۱۳۲۴روستای کهرویه شهرضااصفهان فرزند حاج شیخ فیض الله صبوری تاریخ شهادت ۲۰دی۱۳۵۷ بعد از بازگشت از تظاهرات ومراجعت به روستا توسط عوامل شاهنشاهی وضدانقلاب مورد هجوم وضرب وشتم شدیدقرار میگیرد وبه دلیل این که توسط دشمنان انقلاب راه بسته وبا تایر وچوب وهیزم آتش در جاده ورده ورودی وخروجی روستا مانع حرکت وانتقال مجروح و بدن زنده ی این شهید بزرگوار جهت التیام ودرمان قرار میگیرد وبه صورت مخفیانه از روستا به شهرضاوبعد به بیمارستان کاشانی اصفهان منتقل وبعد از سه روز که در کما بود با دسیسه وتوظئه ی عوامل طاغوت پرست وشاه دوست تمام دستگاههای حیاتی از شهیدمحمدصبوری قطع وبه فیض شهادت نائل میشوند.
شهید محمدصبوری دارای تحصیلات ششم نظام قدیم و جزو کارمندان خدوم علوم پزشکی ودر بهداری روستا مشغول به کار خدمت رسانی به روستاییان در کنار پدر بزرگوارشان مرحوم حاج شیخ فیض الله صبوری بود.شهیدصبوری یک روستا زاده ی مردم دوست بود که شبانه روز در پی خدمت خیرخواهانه به اهالی روستا مشعول بود.
وقتی برای درخواست تاسیس دبیرستان ومدرسه به مسوولین قانونی آن زمان مراجعه کرد به او گفتند روستا از شهر دور است وچه نیازی است که چنین امکاناتی برای روستا اختصاص داده شود!؟شهیدصبوری گفت:خودم معلمها وپزشکان را برای خدمت وآموزش روستاییان به آنجامیبرم.میخواهم بچه های روستا تحصیل کنند وبرای کشوروروستا وشهرمان افتخار شوندوبه مدارج بالابرسند.
از شهیدصبوری خاطرات خوب وخداپسندانه ای در ذهن اهالی روستا باقی مانده است. یکی از اهالی میگوید:شهیدمحمدصبوری بسیارشیک پوش وخوش چهره وزیبا ویوسف گونه بود ولبخندبسیاردلنشینی همیشه برلب داشت.یکبارکه یک کت قشنگی خریده بود او را دیدم وبه او گفتم:محمد چقدر کت تو قشنگ است وبهت میاد!شهیدمحمدصبوری کت را از تن در آورد به من داد.هرچه گفتم نه نمیخواهم برای تو قشنگ است گفت:حالا که به چشمت قشنگ است ودوست داشتی تو بپوش تا من لذت ببرم وخوشحال شوم.انگار خودم پوشیده ام.
یکی دیگر از اهالی روستا یکبار گریه کنان بر سر مزار شهیدمحمدصبوری آمدوفرزندکوچک شهید که زمان شهادت پدر یکسال ونیم داشت وشیرخوار بود را شناخت واو را بویید وبوسید ودر آغوش کشید. از اوپرسیدیم که چه نسبتی با او دارد!؟ و آن روستایی همچنان که گریه میکرد گفت:هیچ ! اما من تو دختر شهیدمحمدصبوری را خوب میشناسم .آن شیشه ای که او بر پنجره ی خانه ی ما نصب کرده هنوز بعد از سالیان سال هست اما خودشهیدمحمدصبوری در بین مانیست!ولی یادش در قلب وذهن ماهست!
یکی دیگر از اهالی روستا پیامی مبنی بر خاطره ی او فرستاده وگفته:
من زندگیم را مدیون ومرهون شهیدمحمدصبوری هستم!از او خواستیم خاطره اش را بازگوکندودلیلش را برای ما بگوید.
روستایی گفت:وقتی کوچک بودم بیماری سختی گرفتم واینطور که مادرپدرم می گویند به حد مرگ بودم .پدر ومادرم مرا بعل می کنند وبه ورودی روستا میروند.شهیدمحمدصبوری برای آوردن معلمها پزشک به شهر رفته بود تاآنها را برای آموزش بچه ها درمدرسه و دیدن بیماران به بهداری روستا بیاورد.وقتی همانطور در برف شدید آن زمان ایستاده بودند آنها رامی بیند از آنها علت میپرسد ومی گویندکه بچه ما دارد می میرد وآنجا ایستاده اند تاشاید کسی آنها را به شهرببرد.شهیدمحمدصبوری می گوید بایستید تا پعلمها ودکتر را در روستا پیاده کنم وبرگردم شما را خودم میبرم وبعد از آن آنهاو من را به شهر میبرد ودربیمارستان بیتری میکندومن زنده ماندنم را مدیون ومرهون اوهستم!
یکی دیگر می گوید:یکبار به دیدن خانواده خواهرش میرود و متوجه میشود دختر خواهرش تب کرده وسخت بیماراست اما چون در آن زمان دختر دوست نداشتندوبیشتر پسردوست بودند توجهی به کودک نکرده بودند وبچه در تب میسوخت.شهیدمحمدصبوری دختر خواهرش را برمبدارد وسریف به بیمارستان میرساندوبستری میشود.
خواهرش میگوید:وقتی برادرم برای بارداری فرزند آخر زن برادرم به مسافرت بندرعباس رفته بود.زمان زایمان فرا میرسد وجنین به دنیا نمی آمده!دیگر بیم مرگ هر دو یا مادر یا کودک بوده وقطع امیدمیکنند! من در حال گریه وزاری بودم که حالا برادرم برگردد به او چه بگویم!؟جواب چه بدهم که همیر یا فرزندش اردست برود شرمنده شوم.روز سوم شهیدمحمدصبوری همان زمان که دیگر امیدی نبوده مراجعت به روستا متوجه میشود وبه محض ورود به منزل از قدم او فرزند به دنیامی آید وهمسروکودک سالم می مانند!وقتی خواهر را میبیندکه گریان است باناراحتی میگوید:حالا برای چه گریه میکنی!؟خواهر می گویداین بچه هم دختر است!وشهیدمحمدصبوری به خواهر با گله مندی می گوید این هم خدایی دارد!
و از سالم وزنده بودن همسر ودخترش کمال رضایت را دارد !در صورتی که زمان قدیم وقتی کسی دختر دار میشد خوشحال نبود!
از شهیدصبوری خاطرات بسیاراست خوشحال میشویم اگر از او خاطره ودلنوشته ای دارید برایمان بفرستید@bety57 آیدی مجازی و نشانی اینترنتی برنامه اینستا بنام خودشهید SHahid.mohammad.sabouri@
آدرس آرامگاه :
اصفهان شهرستان شهرضا روستای کهرویه جنب امامزادکگان واجب التعظیم محمد وابراهیم فرزندان امام جعفر صادق ع کنار مزار عمو وپدرومادرعزیزشان دفن هستند.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَ
خدايا از تو امان خواهم در آن روزى كه سود ندهد كسى را نه مال و نه فرزندان
اِلاّ مَنْ اَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ
مگر آن كس كه دلى پاك به نزد خدا آورد و از تو امان خواهم در آن روزى كه بگزد شخص ستمكار
عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتِنىِ اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ
هر دو دست خود را و گويد اى كاش گرفته بودم با پيامبر راهى و از تو امان خواهم
يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصى وَالاَْقْدامِ
در روزى كه شناخته شوند جنايتكاران به سيما و رخساره شان و بگيرندشان به پيشانيها و قدمها
وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَجْزى والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ
و از تو امان خواهم در آن روزى كه كيفر نبيند پدرى بجاى فرزندش و نه فرزندى كيفر شود بجاى
والِدِهِ شَيْئاً اِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظّالِمينَ
پدرش براستى وعده خدا حق است و از تو امان خواهم در آن روزى كه سود ندهد ستمكاران را
مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوَّءُ الدّارِ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ
عذرخواهيشان و بر ايشان است لعنت و ايشان را است بدى آن سراىو از تو امان خواهم در روزى كه
لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَالاَْمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ
مالك نيست كسى براى كسى ديگر چيزى را و كار در آن روز بدست خدا است و از تو امان خواهم در آن روزى كه
يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخيهِ وَاُمِّهِ وَاَبيهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ
بگريزد انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش براى هركس از ايشان در آن روز كارى است
مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَاءْنٌ يُغْنيهِ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ
كه (فقط) بدان پردازد و از تو امان خواهم در آن روزى كه شخص جنايتكار دوست دارد
لَوْ يَفْتَدى مِنْ عَذابِ يَوْمَئِذٍ بِبَنيهِ وَصاحِبَتِهِ وَاَخيهِ وَفَصيلَتِهِ الَّتى تُؤْويهِ
كه فدا دهد از عذاب آن روز پسرانش و همسرش و برادرش و خويشاوندانش كه او را در پناه گيرند
وَمَنْ فِى الاَْرْضِ جَميعاً ثُمَّ يُنْجيهِ كَلاّ اِنَّها لَظى نَزّاعَةً لِلشَّوى
و هر كه در زمين هست يكسره كه بلكه او را نجات دهد، هرگز كه جهنم آتشى است سوزان كه پوست از سر بكند
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمَوْلى وَاَ نَا الْعَبْدُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلى
مولاى من ... تويى سرور و منم بنده و آيا رحم كند بر بنده جز سرور او ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمالِكُ وَاَ نَا الْمَمْلُوكُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ اِلا الْمالِكُ
مولاى من اى مولاى من ، تويى مالك و منم مملوك و آيا رحم كند بر مملوك جز مالك ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَزيزُ وَاَ نَا الذَّليلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الذَّليلَ اِلا الْعَزيزُ
مولاى من اى مولايم تويى عزتمند و منم خوار و ذليل و آيا رحم كند بر شخص خوار جز عزيز ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْخالِقُ وَاَ نَا الْمَخْلُوقُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ اِلا الْخالِقُ
مولاى من اى مولاى من تويى آفريدگار و منم آفريده و آيا رحم كند بر آفريده جز آفريدگار ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْعَظيمُ وَاَ نَا الْحَقيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْحَقيرَ اِلا الْعَظيمُ
مولاى من اى مولاى من تويى بزرگ و منم ناچيز و آيا رحم كند بر ناچيز جز بزرگ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْقَوِىُّ وَاَ نَا الضَّعيفُ وَهَلْ يَرْحَمُ الضَّعيفَ اِلا الْقَوِىُّ
مولاى من اى مولاى من تويى نيرومند و منم ناتوان و آيا رحم كند بر ناتوان جز نيرومند ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغَنِىُّ وَاَ نَا الْفَقيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْفَقيرَ اِلا الْغَنِىُّ
مولاى من اى مولاى من تويى بى نياز و منم نيازمند و آيا رحم كند بر نيازمند جز بى نياز ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمُعْطى وَاَنَا السّاَّئِلُ وَهَلْ يَرْحَمُ السّاَّئِلَ اِلا الْمُعْطى
مولاى من اى مولاى من تويى عطابخش و منم سائل و آيا رحم كند بر سائل جز عطاكننده ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْحَىُّ وَاَ نَا الْمَيِّتُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَيِّتَ اِلا الْحَىُّ
مولاى من اى مولاى من تويى زنده و منم مرده و آيا رحم كند مرده را جز زنده ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْباقى وَاَ نَا الْفانى وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفانىَ اِلا الْباقى
مولاى من اى مولاى من تويى باقى و منم فانى و آيا رحم كند بر فانى جز خداى باقى ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الدّاَّئِمُ وَاَ نَا الزّاَّئِلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الزّآئِلَ اِلا الدَّّائِمُ
مولاى من اى مولاى من تويى هميشگى و منم زوال پذير و آيا رحم كند بر زوال پذير جز خداى هميشگى ؟
مَوْلا ىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الرّازِقُ وَاَ نَا الْمَرْزُوقُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ اِلا الرّازِقُ
مولاى من اى مولاى من تويى روزى ده و منم روزى خور و آيا رحم كند روزى خور را جز روزى ده ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَالْجَوادُ وَاَ نَاالْبَخيلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْبَخيلَ اِلا الْجَوادُ
مولاى من اى مولاى من تويى سخاوتمند و منم بخيل و آيا رحم كند بر بخيل جز سخاوتمند ؟
مَوْلاىَ يامَوْلاىَ اَنْتَ الْمُعافى وَاَ نَا الْمُبْتَلى وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُبْتَلى اِلا الْمُعافى
مولاى من اى مولاى من تويى عافيت بخش و منم گرفتار و آيا رحم كند بر شخص گرفتار جز عافيت بخش ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْكَبيرُ وَاَ نَا الصَّغيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الصَّغيرَ اِلا الْكَبيرُ
مولاى من اى مولاى من تويى بزرگ و منم كوچك و آيا رحم كند بر كوچك جز بزرگ ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْهادى وَاَ نَا الضّاَّلُّ وَهَلْ يَرْحَمُ الضّاَّلَّ اِلا الْهادى
مولاى من اى مولاى من تويى راهنما و منم گمراه و آيا رحم كند بر گمراه جز راهنما ؟
مَوْلاىَ يامَوْلاىَ اَنْتَ الرَّحْمنُ وَاَ نَا الْمَرْحُومُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْحُومَ اِلا الرَّحْمنُ
مولاى من اى مولاى من تويى بخشاينده و منم بخشش پذير و آيا رحم كند بخشش پذير را جز بخشاينده ؟
مَوْلاىَ يامَوْلاىَ اَنْتَ السُّلْطانُ وَاَ نَا الْمُمْتَحَنُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ اِلا السُّلْطانُ
مولاى من اى مولاى من تويى سلطان و منم گرفتار آزمايش و آيا رحم كند به بنده گرفتار آزمايش جز سلطان ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الدَّليلُ وَاَ نَا الْمُتَحَيِّرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُتَحَيِّرَ اِلا الدَّليلُ
مولاى من اى مولاى من تويى دليل و راهنما و منم متحير و سرگردان و آيا رحم كند سرگردان را جز راهنما ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغَفُورُ وَاَ نَا الْمُذْنِبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُذْنِبَ اِلا الْغَفُورُ
مولاى من اى مولاى من تويى آمرزنده و منم گنهكار و آيا رحم كند گنهكار را جز آمرزنده ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغالِبُ وَاَ نَا الْمَغْلُوبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ اِلا الْغالِبُ
مولاى من اى مولاى من تويى غالب و منم مغلوب و آيا رحم كند بر مغلوب جز غالب ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الرَّبُّ وَاَ نَا الْمَرْبُوبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ اِلا الرَّبُّ
مولاى من اى مولاى من تويى پروردگار و منم پروريده و آيا رحم كند پروريده را جز پروردگار ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْمُتَكَبِّرُ وَاَ نَا الْخاشِعُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْخاشِعَ اِلا الْمُتَكَبِّرُ
مولاى من اى مولاى من تويى خداى با كبريا و بزرگمنش و منم بنده فروتن و آيا رحم كند بر فروتن جز خداى بزرگمنش ؟
مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اِرْحَمْنى بِرَحْمَتِكَ وَارْضَ عَنّى بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ وَفَضْلِكَ
مولاى من اى مولاى من به من رحم كن به رحمت خود و خوشنود شو از من به جود و كرم و فضل خود
يا ذَاالْجُودِ وَالاِْحْسانِ وَالطَّوْلِ وَالاِْمْتِنانِ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
اى صاحب جود و احسان و نعمت و امتنان به رحمتت اى مهربانترین مهربانان
مخفی کردن متن
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّد وَ آل مَُحَمّد یا سَیِّدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ یا مَن لََََهُ المُستَنَدُ اِجعَل لی فَرَجَاً وَ مَخرَجَاً مِمِّا انَا فیهِ وَاَکفِنی فیهِ وَ اَعُوذُ بِکَ بِسمِ الله التّاماتِ یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ یا رَحمانُ یا رَحمانُ یا رَحمانُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ یا اَوَّلُ یا اخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا وهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بَصیرُ یا غَفَورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکُورُ یا عالِمُ یا عادِلُ یا کریمُ یا رَحیمُ(یا حَلیم) یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَئوفُ یا وِترُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا َحبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ یا مُعیدُ یا حافِظُ یا قابضُ یا حَیُّ یا مالِکُ یا باعِثُ یا وارِثُ یا رَحیمُ (یا راحِمُ) یا فاتِحُ یا فارِجُ یا فاخِرُ یا مُعِزُّ یا مُذِلُّ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کفیلُ یا وَکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیُّوم یا جَبّارُ یا غَفّارُ یا حَنّانّ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفرانُ یا بُرهانُ یا سُبحانُ یا مُستعانُ یا سُلطانُ یا اَمینُ یا مُومِنُ یا مُتَکَبِّرُ یا شَکُورُ یا عَزیزُ یا عَلِیُّ یا وَفِیُّ یا زَکِیُّ یا قوِیُّ یا غَنِیُّ یا مُحِقُّ یا مُعطی یا اخِرُ یا اَحسَنَ الخالِقینَ یا خَیرَ الرّازِقینَ یا خَیرَ الغافِرینَ یا خَیرَ المُحسِنینَ یا خَیرَ النّاصِرینَ یا اَرحَمَ الرَّاحِمینَ یا نُورَ السَماواتِ و الاَرضِ یا هادِیَ المُضِلّینَ یا دَلیلَ المُتحَیِّرینَ یا خالِقَ کُلَّ شَیﺀٍ یا فاطِرَ السَماواتِ وَ الاَرض ِ یا هادِیَ المُظِلّینَ یا مُفتِحَ الابوابِ یا مُسَبِّبَ الاَسبابِ یا رَفیعِ الدَّرَجاتِ یا مُجیبَ الدَّعَواتِ یا وَلِیَّ الحَسَناتِ یا غافِرَ الخَطیئاتِ یا مُحیِیَ الاَمواتِ یا ضاعِفَ الحِسَناتِ یا دافِعَ البَلیّاتِ اَللّهُمَ احفظ صاحِبَ هذا الدُّعا مِن الطاعُونِ و الزَّلزَّلَةِ و الفُجاَةِ و الوَبا وَ مِن شرِّ السُّلطانِ الجابرِوَ شرِّ العَینِ السُّوﺀِ وَ مِن شرِّ الاَ عداﺀِ وَمِن شرِّ الجِنَّ وَ الاِ نسِ بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاًّهُوَ الحَیُّ القیُّومُ بحَقِّ کهیعص وَ بحَقِّ حمعسق وَ بحَقِّ مُحَمَّدِ المُصطفی وَ بحَقِّ عَلِیٍّ المُرتضی وَ الاَ ئِمَةِ الهُدی وَ بحَقِّ اللِّوحِ وَ القلم وَ الکُرسِیِّ وَ العَرشِ وَ بحَقِّ فسَیَکفیکهُمُ اللهُ وَ هُو السَّمیعُ العَلیمُ اَللّهُمَ اَحفظ صاحِبَ هذا الدُّعاﺀِ مِن شرِّ کُلِّ ذِی شرِّ وَ مِن شرِّ طارِقِ الَّیلِ وَ النَّهارِ وَ مَِن شرِّ والِدٍ وَ ما وَلد وَ مِن شرِّ ما یَلِجُ فِی الاَرضِ وَ ما یَخرُجُ مِنها وَ هُو الغَفُورُ الرَّحیمُ اَللّهُمَ اَحفظ صاحِبَ هذا الدُّعاﺀ مِن شرِّ الاَعدَاءِ وَ مِن شَرِّ جَمیعِ المِحنهِ و الدَاء وَ مِن شرِّ النَفَّاثَاتِ فِی العُقدِ وَ مِن شرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَد یا رَبِّ بعِزِّ عِزَِّتِکَ وَ القهرِ بلطفِکَ وَ الرَّحمَة رَحمَتِکَ یا وَاهِبَ العَطایا یا دافِعَ البَلا یا یا غافِرَ الخَطایا یا سَتارَ العیُوُبِ یا نُور الغُیُوبِ یا نُور القلُوبِ یا حَبیبَ القلُوبِ یا قاضِیَ الحاجاتِ یا رَحمانِ الدُّنیا وَ الا خِرَةِ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ بحَقِّ اِلَی اللهِ تصیرُ الاُمُوُر اَللّهُمَ اَستودِعُکَ نَفسی وَ روحی وَ مالی وَ اَولادی وَجَمیعَ ما اَنعَمتَ عَلیَّ فِی الدّینِ وَ الدُنیا وَ الا خِرَة ِاِنَّهُ لا یُضیعُ صانیکَ یَصُونُکَ وَ مَحفُوظُکَ وَ مَامُولُکَ وَلا یُجیرُنی اَحَدٌ مِنکَ وَلنْ اَجدَ مِن دُونِهِ مَلتحِداً اَللّهُمَ رَبَّنا ٰاتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَة وَ فِی الا خِرَةِ حَسَنَة وَ قِنٰا عَذٰابَ النّار وَ عَذابَ القَبرِ برَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلیٰ مُحَمَّدِ وَ الِهِ اَجْمَعینَ الطّاهِرینَ وَ الاَ ئِمَة المَعْصُومینَ وَ سَلَّم تسْلیماً کثیراً کثیراً . اَللّهُمَ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّد وَ آل مُحَمّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
مخفی کردن متن
لطفا شکیبا باشید