او هرگز در دایره زمان و مکان نگنجید،
مرگ واژه بیهوده ای است بر قامت رعنای او..
نشان به این که غم و اندوه ما آشنایان ترک زبانش اگر بیشتر از لک و لرها و حتی خانواده اش نباشد، کمتر هم نیست...
چرا که او فقط به یک قوم و زمان و مکان تعلق ندارد...
علیرضا نمرده است. او نغمه شده تا صبح دمان در گلوی چکاوکان آهنگ تلخ جدایی بخواند..
او سوار بر بال ملائک عروج کرد تا ساز و نی شود و تا ابد آهنگ تلخ زندگی مان بماند..
زندگی غم انگیز و کوتاه علیرضای ما را داستان کنید و بر گل ها و شکوفه ها بخوانید تا به یاد او با ساز نسیم برقصند ...
آدرس آرامگاه :
نورآباد گلزار شهدا
از طرف :
دوستداران آذری زبان و تهرانی