شهید احمد اخوان صفار به تاریخ 14/9/1345 در شهرستان طبس دیده به جهان گشود و در منطقه فاو به تاریخ 16/1/1365 جام شهادت را سرکشید .
امام صادق عليه السلام از پدران خود نقل فرمود كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: « سه گروهند كه روز قيامت شفاعت مي كنند و شفاعت آنها مورد پذيرش خداوند قرار مي گيرد انبياء و علماء و شهدا »
‹ بحار الانوار ، ج 97، ص 14 ، حديث 24 ›
درروز 14 آذر ماه سال 1345 ، کودکی در خانواده مذهبي و متدين شهرستان طبس به دنيا آمد كه نامش را احمد نهادند . احمد پس از سپري نمودن دورة اوليّه كودكي در شش سالگي جهت كسب علم و دانش قدم در راه تحصيل گذاشت و تحصيلات خود را تا دوره ي متوسطه ادامه داد . نوجواني احمدکه همراه بود با جريان پيروزي انقلاب اسلامي فرصتی بود تا ايشان در پخش اطلاعيه هاي حضرت امام و در مجالس مذهبي و سياسي عليه رژيم طاغوت در شهرستان نقش فعّالي داشته باشد . با شروع جنگ تحميلي دل شيدايش در آرزوي شهادت پرپر مي زد و هر لحظه اشتياق و بي قراريش براي پيوستن به ياران رزمنده بيشتر مي شد . سرانجام پس از آمادگي به نداي رهبرش لبيك گفت و سه مرتبه عازم جبهه هاي جنگ گرديد . او پس از فداكاريها و رشادتها در منطقه فاو ، در عمليات والفجر هشت در 16/1/1365 مفقود الاثر شد تا اينكه پس از ده سال انتظار در تاريخ 8/8/1375روح مطهر و بلندش بر دوش امت حزب الله تشيع شد و در كنار همرزمان ديگرش در گلزار شهداي امام زاده حسين بن موسي الكاظم ( ع) شهرستان طبس آرام گرفت .
‹ يادش نيك و راهش پايدار›
محفل خوبان عالم را فروغي ، رونقي حلقة عشاق را شمع شبستاني شهيد
بعد از اين منزل نمي دانم كمال آدمي هفت شهر عاشقی را خط پاياني شهيد
فرازی از وصیت نامه این شهید عزیز به شرح ذیل می باشد :
به روز مرگ ، چوطابوت من روان باشد گمان مبركه مرادرداين جهان باشد
برايم مگوي ومگو،دريغ دريغ بدام ديودرافتي دريغ باشد
جنازه ام چوبديدي مگو وداع وداع مرا وصال ملاقات آن جهان باشد
.................... اكنون كه پس از18 سال به ياري حق ، به هدف حق رسيدم و هيچ چيزدرزندگي من نبود و هيچ چيزنمي تواند گلوي تشنه مرا سيراب كند جزشهادت و اكنون مي خواهم مسيرالله را طي كنم عمرمن كه ارزش ندارد پس درراه خدا تا آخرين قطره خون با دشمنان اسلام مي جنگم و اميدوارم كه با خون من درخت اسلام آبياري شود . هدف من از رفتن به جبهه اولاً لبيك گفتن به نداي حسين زمان بود ثانياً ازبين بردن كفروظلم وستمي است كه به مردم مسلمان ومستضعف اين مرز و بوم روا داشته ، من نيز تنها وتنها به گفته حسين زمانم ، امام خميني به جبهه نبرد ايمان و كفرميروم ، باشد كه با نثارخون ناقابل خود در به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي ، وظيفه خود را انجام داده باشم هرچند كه از دست من هيچ كاري برنمي آيد وليكن ما شتاب مي كنيم تا به آرزوي خود كه همان شهادت است برسيم . اماسخني چند به ملت شهيدپرورايران ، ازملت شهيد پرور ميخواهم كه همينطوركه تاكنون همگام و همصداي امام عزيزمان بوده اند از اين به بعد هم ، بلكه بيشتراز پيش گوش به فرمان امام عزيزخود باشند و امام عزيزمان را ، اين فرزند زهرا را تنها نگذارند واز ملت قهرمان ايران ميخواهم كه راه شهيد را ادامه دهند .
منبع : اداره اسناد وانتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی
