از بهترین خوابهایی که داشتم اونایی بود که خسته دراز میکشیدم و مادرم چادرش رو میکشید روم تا بخوابم.
از عطر چادرش مست میشدم،
انگار قرص آرامبخش به آدم دادن،
کاش "ادکلن بوی مادر" داشتیم!
مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که تختخواب دونفره نداشتن اما شب سرشون رو با شریک زندگیشون، روی یک متکا میذاشتن،
عاشقانههاشون رو جار نمیزدند که دنیا بفهمه،
مادرهای ما از نسل مادرهایی هستند که به قناعت و قانع بودن افتخار میکردند،
مادرهای ما یک میز پر از عطر و لاک و ماتیک نداشتند، اما بعد از حمام لپهاشون گل میانداخت و لباسهاشون بوی عطر و صابون میداد،
مادرهای ما با کم و زیادِ زندگی ساختن و دَم نزدن ... صبور بودن ...
کیک تولد و کادوی ولنتاین و سالگرد ازدواج نداشتن اما خندههاشون عمیق و از ته دل بود،
مادرهای ما هود و ماکروفر و ظرفشویی نداشتن اما خونههاشون همیشه بوی تمیزی میداد،
عطرِ غذاشون تا سر کوچه میومد،
سبزی و نون تازهشون همیشه سر سفره بود،
شیشههای ترشیشون دور حیاط چیده بود،
نگران مانیکور و پدیکور ناخنهاشون نبودن،
با دستهاشون کتلت درست میکردن اونقدر خوشمزه که انگشتامون رو هم باهاش میخوردیم،
مادرهای ما واقعی بودند ...
زنده هاشون موندگار ...
و رفته هاشون بهشتی ...
به افتخار تمام مادرها ❤
آدرس آرامگاه :
شهر ساوه - روستای وسمق