سخنرانی
*بسماللهالرحمنالرحیم*
معمولا انسانها در دنيا به هر چه غير خدا تكيه كنند از همانجا ضربه مي خورند
مثلا كسي كه به مالش تكيه كرده ؛ از همان مال ، ضربه مي خورد
كسي كه به قدرتش ، شهرتش ، جمالش ، خانه اش و ... دل خوش كرده ؛ از همان لطمه مي خورد
مانند فرعون كه افتخارش اين بود كه رود نيل از آن اوست [َ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرى مِنْ تَحْتى] و در همان رود هم غرق شد
ما بايد فقط و فقط به خدا توكل كنيم و فقط و فقط به او تكيه داشته باشيم [ وَ مَن يَتَوَكَّل عَلَي الله، فَهُو حَسبُه]
داستانك:
هنگامي كه برادران ، در حال انداختن يوسف در چاه بودند؛ ناگهان يوسف شروع به خنديدن كرد، برادران سخت در تعجب فرو رفتند كه اين چه جاى خنده است، گويى برادر، مساله را به شوخى گرفته است، بىخبر از اينكه تيره روزى در انتظار او است، اما او پرده از راز اين خنده برداشت و درس بزرگى به همه آموخت و گفت:
" فراموش نمىكنم روزى به شما برادران نيرومند با آن بازوان قوى و قدرت فوق العاده جسمانى نظر افكندم و خوشحال شدم، با خود گفتم كسى كه اينهمه يار و ياور نيرومند دارد چه غمى از حوادث سخت خواهد داشت آن روز بر شما تكيه كردم و به بازوان شما دل بستم، اكنون در چنگال شما گرفتارم و از شما به شما پناه مىبرم، و به من پناه نمىدهيد، خدا شما را بر من مسلط ساخت تا اين درس را بياموزم كه به غير او- حتى به برادران- تكيه نكنم." والسلام علیکم و رحمهاللهوبرکاته
آدرس آرامگاه :
روستای جمسی آرامگاه دحیه انصاری