امروز میتونید با هدایای زیر، روح این عزیز سفر کرده را شاد کنید
روح شادروان
داود کولیوند
را
در ثواب بیش از دو میلیارد صلوات سهیم کنید
خادم الحسین کربلایی داود
کولیوند
کد یادبود :
6016471
با کلیک بر روی دکمه های زیر،در مراسم ختم شرکت نمایید
p:0
به جهت شادی روح همه ملتمسین این محفل به ویژه روح شادروان
داود کولیوند
اگر فقط سه دقیقه فرصت دارید
، با گوش دادن به صوت یک صفحه از قرآن
(صوت و متن در همین صفحه ظاهر میشود)
در ثواب ختم قرآن به نیت آمرزش همه اموات حاضر در این محفل به ویژه
شادروان
داود کولیوند
سهیم شوید
هدیه یک صفحه قرآن
0
هدیه ثواب
زیارت قبرستان بقیع و زیارت و نماز در مسجد النبی و حرم امام رضا(ع)
به روح
شادروان داود کولیوند
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
1
10
50
100
500
1000
فاتحه
62
تعداد
فاتحه
را انتخاب کنید
رَحِمَ اللهُ مَن یَقرُ الفاتحه مَعَ الصَلَوات
1
10
50
100
500
1000
پنجاه وهشت سالِ قبل ، در روزهایی نه چندان مشابه با روزهای امروز ، در سال1341دیدگانش به روی دنیایی آکنده از غم و شادی و سختی و آسانی گشوده شد... از همان اَوایل جوانی ، همان روزهایی که هنوز پینه های ریز و درشت، بر روی دستانش جا خوش نکرده بودند ، کار کرد و کار کرد ! نه که فکر کنید چون مردانِ به اصطلاح مرد امروزی بود که ماهیچه هایشان جز برای دست در جیب دیگران کردن ، حرکت نمیکند ، نه! کار از نوع کارگری! همینقدر شریف! همینقدر بی آلایش! روزها و ماه ها و سال ها از پی هم آمد و رفت... حال ، این بزرگ مردِ زحمتکش صاحب خانه و خانواده شده بود. پدر داستانِ ما، با همان عشق و ایمانِ نشسته در وجودش، فرزندانی را بالغ کرد، .. دیگر این سالهای آخر هم مونسش دانه های تسبیح بود و قرآنی که آرام بخش قلبش بودوشرکت درهیئات مذهبی مخصوصا حدیث شریف کساء... با همان سواد خواندن و نوشتن .. سوادش در قلبش تعبیه شده بود. آنچنان خط های مزین به کلمات قرآنی را دنبال میکرد که گویی با هر کلمه روانه ی دیاری دیگر شده است... نهالِ ایمانِ پدرزحمتکشِ ما آنقدر قد بلند کرده بود که در برابر هرگونه طوفانِ سختی و بلا ، فرود نمی آمد و سربلند و مقتدر می ایستاد... حال که درباره اش مینویسیم او نیست... با همان اقتدار همیشگی اش و قلبی سرخ راهی سفری دور و دراز شده است... او که جایش در کنار سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین امن و راحت است...ماییم و دلتنگی و جای خالی و انگشتری که درخشِشِ عقیقش، گاهی اشکمان را در می آورد.