بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
( از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بستند صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند و برخی از آنان انتظار (شهادت) می برند و هیچ تغییر و تبدیلی (در پیمانشان) نداده اند.)
تقدیر حقیقی جهان در کف مردانی است که پروای نام ندارند. آنان از گمنامی خویش کهفی ساخته اند و در آن پناه گرفته اند. کهفی که آنان را از تطاول دهر مصون خواهد داشت. اصحاب کهف خود را از تعلقات رهانده اند و اینچنین، ننگ تعلقات نیز دامان آنان را رها کرده است. مردان حق اهل شهرت نیستند.(شهید آوینی)
دکتر حاج افشار امیری
مردی چون اویس قرنی در روزگاری متلاطم و شهرت پرستانه ، آرام و غرق در سکوت. مردی از جنس ایثار و اخلاص ، مردی از جنس تواضع و افتادگی ، مردی از جنس گمنامی ، مردی از جنس تقوا و یاد خدا . ودریای معرفت
کسی که تا دفاع مقدس بود ، در جبهه های حق جانفشانی میکرد . مرد روزهای سخت کشورم . مرد جهاد و شهادت. از نیروهای مومن و نترس مخصوص
وقتی او را تجسم میکنی مصداق واقعی خطبه پرهیزکاران حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می بینی آنجا که می فرماید : "راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است. دل هاى پرهيزكاران اندوهگين، و مردم از آزارشان در أمان، تن هايشان لاغر، و درخواست هايشان اندك، و نفسشان عفيف و دامنشان پاك است. پرهيزكاران در روز، دانشمندانى بردبار، و نيكوكارانى با تقوا هستند كه ترس الهى آنان را چونان تير تراشيده لاغر كرده است، كسى كه به آنها مى نگرد مى پندارد كه بيمارند امّا آنان را بيمارى نيست، و مى گويد، مردم در اشتباهند در صورتى كه آشفتگى ظاهرشان، نشان از امرى بزرگ است. پرهيزكار را مى بينى كه: آرزويش نزديك، لغزش هايش اندك، قلبش فروتن، نفسش قانع، خوراكش كم، كارش آسان، دينش حفظ شده، شهوتش در حرام مرده و خشمش فرو خورده است. مردم به خيرش اميدوار، و از آزارش در امانند. اگر در جمع بى خبران باشد نامش در گروه ياد آوران خدا ثبت مى گردد، و اگر در ياد آوران باشد نامش در گروه بى خبران نوشته نمى شود. از سخن زشت دور، و گفتارش نرم، بدى هاى او پنهان، و كار نيكش آشكار است. نيكى هاى او به همه رسيده، آزار او به كسى نمى رسد. دورى او از برخى مردم، از روى زهد و پارسايى، و نزديك شدنش با بعضى ديگر از روى مهربانى و نرمى است، اگر نبود مرگى كه خدا بر آنان مقدّر فرموده ، روح آنان از شوق ديدار بهشت و از ترس عذاب جهنّم حتى به اندازه بر هم زدن چشم، در بدن ها قرار نمى گرفت..."
آری .
دکتر حاج افشار امیری مردی که غرق در یاد خدا، اخلاص و گمنامی بود.
اخلاص ... اخلاص... اخلاص
گمنامی گمنامی گمنامی...
آری... آنچه را آن مرد خدا در سالهای سال اخلاص و گمنامی و تهجد میخواست آنچنان تاثیری در ماده کائنات نظام طبیعت گذاشت که با شرایط اجتماعی پیش آمده ، مطابق با میلش ، غریبانه و مظلومانه و در کمال گمنامی تشییع تدفین شد.
بله . شد آنچه خود میخواست.
گمنامی گمنامی
گویا به آسمان آنچنان وابسته و مانوس بود که اصلا فراموش کرد که در زمین درحال زندگی است. دکتر افشار امیری مرد خدا بود. مردی که خلوص و تواضعش ما را کشت . مصداق آن مومنانی بود که طبق روایت نگاه به چهره او انسان را به یاد خدا می انداخت. هر وقت ولو هر سال یکبار که او را میدیدیم ، فقط نگاه بین بود و سکوت . رابطه ، رابطه ای بود از جنس دلتنگی در دنیا . از جنس شوق پرواز . از جنس عزلت و خلوت و یادخدا .
دکتر افشار امیری از کسانی بود که دعای نیمه شبش دفع صدها بلا می کرد.
هر چند بیماری جدیدالظهور بهانه ای برای پروازش شد اما او به رفتن مشتاق تر از ماندن بود.
افشار عزیز ما را رها مکن ای نماد اخلاص .
آدرس آرامگاه :
تهران -قطعه ۳۱۳. بهشت زهرا (س)