درخیالات خودم درزیر بارانی که نیست میرسم باتو به خانه ازخیابانی که نیست.مینشینی روبه رویم خستگی درمیکنی چای میریزم برایت توی فنجانی که نیست.بازمیخندی ومیپرسی که حالت بهتراست بازمیخندم که خیلی گرچه میدانی که نیست.شعرمیخوانم برایت واژه ها گل میکنند یاس ومریم میگذارم توی گلدانی که نیست.چشم میدوزم به چشمت میشود آیاکمی دستهایم را بگیری بین دستانی که نیست.وقت رفتن میشود با بغض میگویم نروپشت پایت اشک میریزم درایوانی که نیست.میروی و خانه لبریز از نبودت میشودبازتنهامیشوم بایادمهمانی که نیست.رفته ای و بعدتو این کارهرروز من است باوراینکه نباشی کار آسانی که نیست.((پدرومادر عزیزم روحتان شاد و یادتان همیشه در قلبمان جاویدان))
آدرس آرامگاه :
حرم مطهر رضوی