پدر عزیزتر از جانم! قاب عکست از آن بالا به من لبخند میزند. دلتنگم برایت که تا بودی، نمیدانستم امنیت و بخشش و مردانگی همه با تو معنا میشود. کاش می شد فرصتهای رفته را جبران کرد، کاش میآمدی و من میگفتم که دیگر قدر تو را میدانم. حالا که جسم تو اینجا نیست، سعی می کنم خاطراتت را زنده کنم؛ ۵سال بدون بودنت چقدر سخت گذشت ... اما دلخوشم به روزی که به تو میپیوندم ای پدر عزیزم...