صدای بلند ترمز ماشین جسمی بی جان بر زمین تمامی احساسم درد کشنده پایانی از زندگیم بود همین وحشت زده ای در حال فرار به پرواز در آمد روحی بیقرار جسمی بدون دردی آرمیده روحی برروشنی ابرها سوار قطرات اشک در چشمانم یخ زده ودهانی از آخرین فریاد باز مانده نگاه وحشت دیگران از ترس زمزمه هایی می گویند: او مرده من فریاد می شوم که زنده ام در سکوت بی جان جسم در ماشینی که بسرعت می رود خاموش می شود بلندترین فریادم جیغ...جیغ در فضای مرگ من اشک...اشک در هوای سوگ من روزهایی پیاپی می گذرند یک دو سه . . تاکی در یادها خواهم ماند؟
آدرس آرامگاه :
اصفهان_باغ رضوان
لطفا شکیبا باشید