با سلام و احترام.
ریاست محترم دادگاه انقلاب اسلامی شیراز
حضرت قاضی (مربوط به پرونده بخش جنائی دادگاه گل سرخ شیراز)
احتراما:ضمن آرزوی سلامتی و بهروزی و صلوات بر محمد و آل محمد(ص)
احتراما: اینجانب برادر شادروان مهدی مشکل گشا هستم که متاسفانه سه روز مانده بود به عید نوروز که توسط همسر کثیفش با ضربات پی در پی چاقو به سینه و قلب و گردن که 45 ضربه زده شده بود .
این زن کثیف چندین همدست دارد که متاسفانه فقط یکنفر از آنها را دستگیر کردنند .
این زن که اکنون در زندان عادل آباد بسر میبرد در اعترافات اولیه خود که توسط مامورین آگاهی مرودشت دستگیر شد چنین بیان میکند که هنگامی که دوست پسرم محسن کدیور مهدی را به قتل رسانده من همان موقع با دوست پسر دیگرم بنام سیاوش دهقان اهل روستای شرکت خارا به منزل ایشان رفته بودم .سیاوش دهقان میگوید: ما آن روز با معصومه آنقدر مشروب خوردیم که چندین بار سکس کردیم ولی متوجه نشده بودیم بعد مهصومه فلاحی گفت من دل شوره دارم بریم مرودشت و منزل پدرم حاجی آباد .او را بردم و بعد فهمیدم که مهدی به قتل رسیده .سیاوش میگوید من بیست سال با معصومه رابط دارم و بخاطر ایشان همسرم را طلاق دادم .
ریاست محترم .دادستان محترم .حضرت قاضی .تمام دلایل و شواهد نشان میدهد که قاتل یکنفر نبوده .شخصی از پشت به سرش ضربه سنگینی وارد کرده که نیمه هوش شده و او را از ماشین پائین آوردن و با نهایت بی شرمی و وقاهت تمام هر کدام چندین چاقو به سینه مهدی عزیزم فرو کردنند .
همان شب شلوار خونی معصومه که شسته شده بود را از طریق همسایه پیدا کردیم و با همان کفشی که در دوربین مدار بسته مشخص است که بلافاصله هنگام خروج مهدی از منزل این زن هرزه با سیاوش بعد از هفت دقیقه پشت سر مهدی حرکت کردن و محسن کدیور هم بین راه منتظر بوده که مهدی را ببیند و با ترفند و کلک سوار خودرو مهدی شود .کفش موجود هم لکه های خون و از همه مهمتر کف کفش سنگ ریزه چسبیده بود .
متاسفانه پدرم توان گرفتن وکیل را ندارد و وکیلش خداست و خداست و خدا و همت و دقت و وجدان شما .
پدر و مادرم بیست سال پیر شدن آخه فرزند ارشد رو از دست دادن خیلی سخته اونم با این وضع .منتظر اعدام معصومه .سیاوش و کدیور هستند .
معصومه فلاحی یک وکیل دارد بنام همایون او با کلک و ترفند و هزار برنامه به بچه های داداشم نزدیک شده و از آنها میخواسته حرف بکشد .به آنها گفته توی دادگاه بگید مادرمان بیگناه است .
در صورتی که این زن از هرزه گری .دزدی .مشروب خوری .اعتیاد به مواد صنعتی .و کودک آزاری که همه این موارد پرونده دارد و بچه های داداشم از روز اول همه چیز را گفتند که معصومه چندین شب با پژمان کدیور که همسایه بالایی ما بود در مورد قتل پدرم صحبت میکردنند .یه موقع متوجه من شدن و من رو تهدید کردنند و معصومه گفت مریم اگر به بابات و یا کس دیگه ای حرف بزنی توی حمام سرت رو میبرم و یا قرص برنج بهت میدم بخوری تا بمیری ..هرزه کثیف بچه ها رو ترسونده بود .
شما رو به شش گوشه قبر حضرت فاطمه زهرا (ص)قسم میدم بخاطر ناله های مادرم نگذارید خون داداشم پایمال شود و این بی شرفها راست راست توی شهر بچرخند و بار دیگر یک قتل دیگری انجام دهند .
از اینکه وقت همگی رو گرفتم عذرخواهی میکنم .حلالم کنید .یا حق .
دوستان و عزیزانی که این مطلب رو میخونند لطفا هم اینجا و هم در پیج اینستا گرامم نظرات خود را بگید .ممنون میشم سپاس
@Moshkelgoshab2c
آدرس آرامگاه :
دارالرحمه مرودشت
از طرف :
برادران 'دوستان'همکاران' اقوام و همه آن عزیزانی که ما را با این غم سنگین تنها نگذاشتند
لطفا شکیبا باشید