قسمت نشد که با تو کمی گفتگو کنم | با این دل شکسته تو را روبرو کنم | قسمت نشد که لحظه ی غمگین رفتنت | با اشک هایم مسیر تو را شستشو کنم | بوسیدنت که هیچ، بغل کردنت که هیچ | قسمت نشد، تو را یک دل سیر بو کنم | از یادها گذشتی و در بادها گم شدی | حالا حضور تو را کجا جستجو کنم .
(( چهار سال از پرواز معصومانه پدرمان گذشت
دست تقدیر او را از باغ زندگی جدا کرد و جز مشتی خاک بر ما باقی نگذاشت
هنوز به یادش اشک می ریزیم و با نثار صلوات و فاتحه ای به روح پاکش یادش را گرامی می داریم.))
از طرف :
خانواده تقی پور
لطفا شکیبا باشید