امروز میتونید با هدایای زیر، روح این عزیز سفر کرده را شاد کنید
روح شادروان
محمدعلی پورسعیدی
را
در ثواب بیش از دو میلیارد صلوات سهیم کنید
یادبود شادروان محمدعلی
پورسعیدی
کد یادبود :
6238689
با کلیک بر روی دکمه های زیر،در مراسم ختم شرکت نمایید
p:0
به جهت شادی روح همه ملتمسین این محفل به ویژه روح شادروان
محمدعلی پورسعیدی
اگر فقط سه دقیقه فرصت دارید
، با گوش دادن به صوت یک صفحه از قرآن
(صوت و متن در همین صفحه ظاهر میشود)
در ثواب ختم قرآن به نیت آمرزش همه اموات حاضر در این محفل به ویژه
شادروان
محمدعلی پورسعیدی
سهیم شوید
هدیه یک صفحه قرآن
0
هدیه ثواب
زیارت قبرستان بقیع و زیارت و نماز در مسجد النبی و حرم امام رضا(ع)
به روح
شادروان محمدعلی پورسعیدی
مادرم درد و رنج فراوانی داشت
همره اش مهر ووفا دردل ماها
می کاشت
حرفهایی وسخن های، دل ارامی گفت
سخنش،را همه بانقز و حکایت میگفت
روزی او داشت برایم سخن از من، می گفت
سخنش گفت ولی او سخن از غم می گفت
اول از غصه و غم گفت ولیکن بعدش
عافیت بود و صفا بود وفا بود و رضا
شرح و حالش،مادرم گفت بامن ،این چنین
بچه ای بودی تو ،هفت ماهه در جنین
بس که بیماری به اعصابم فشار اورده بود
ازدیاد کار و سختی هم تنم فرسوده بود
درد و رنج و کار از یک سو فشار افزون نمود
بچه های خرد و ریز از سوی دگر خاطرم ازرده بود
فکر کردم ،بچه هفت ماهه ام را از زندگی ،ساقط کنم
تا کمی از مشکلات و رنج و بیماری خود زائل کنم
لیک در رویا بدیدم حضرت ،مولا علی
که سوار بر اسب می باشند و
با صوتی جلی
امر فرمودند ما او را نظر کردیم
و حفظش می کنیم
لرزه براندام من افتاد و سپس تکرار میکردم بلی
یاعلی و یا علی و یا علی گفتم خیالم رام شد
چون که مولا دستشان برسینه ام بگذاشت دلم ،ارام شد
صبح فردا زندگی کردم ولی با حال خوش.
درد و غصه دیگر از سویم دست شست
از برای بچه های قبل و بعد او شیر من خشکیده بود
لیک چون مولا نظر فرموده او هم زین جهت اسوده بود
مدت سی ما کامل،سینه ام پر شیر بود
روزیش را حضرت مولا به دست خود ،اشارت کرده بود
ای علی ،جانم به قربان تو ،اولاد تو
دست گیر از مادرم این خادم زهرای خود
فاش گویم ،حب آل الله را همراه شیر مادرم نوشیده ام
لیک با دست کنیز فاطمه من هم لباس نوکری پوشیده ام
این لباس نوکری چهارده نور خدا
بر تنم باشد الهی تا روم سوی خدا
لطفا شکیبا باشید