فقط یک چیز ازخداحافظی بدتراست ☆فرصت خداحافظی نکردن☆ این زخم همیشه تازه میماند وهرچه نگفته ای ونکرده ای تا ابد عذابت میدهد ودرنهایت میفهمی فقط یک جمله بود که میخواستی بگویی ☆دوستت دارم☆ این آن نگفته ی ازدست رفته است آن بوسه هایی که بر دست وصورتش نشاندی ودیگر فرصتی برای هیچکدام ازاینها نخواهدبود دنیا فقط یک لحظه بود وما آن یک لحظه رو باختیم. لحظه ی ☆خداحافظی☆
کاش خدایک فرصت دیگر به ما می داد تا با پدربودن رابیشتر احساس می کردیم کاش می شد دوباره درآغوشش برویم وبهش بگوییم دوستش داریم بهش بگوییم که بابا زندگی بی تو معنا ندارد کاش می شد فرصت های ازدست رفته رو جبران کرد ولی افسوس وصدافسوس که هیچ کاری ازدستمان برنمی آید
بابا خیلی دوستت داریم ودلمان برای تک تک ثانیه های باتوبودن تنگ شده
از طرف :
فرزندان داغدار و همسر دلشکسته ات
لطفا شکیبا باشید