آن کس که مرا مونس جان بود، پدر بود
آن کس که مرا روح و روان بود، پدر بود
آن کس که چو میرفت فرو خار به پایم
هر لحظه برایم نگران بود، پدر بود
آن کس که اگر شمع تنم سوختی از تب
پروانه صفت چرخ زنان بود، پدر بود
آن کس که چو شب آمدمی دیر به خانه
در کوچه و بازار دوان بود، پدر بود
آن کس که چو میکرد مرا حادثهای رو
در شهر پی چاره آن بود، پدر بود
آن کس که پی تربیتم گاه نصیحت
شیرین سخن و نیک زبان بود، پدر بود
آن کس که به ضربالمثلی پند و نصیحت
خوش لهجه و استاد بیان بود، پدر بود
آن کس که اگر مشکلیم پیش میآمد
آسان کن آن از دل و جان بود، پدر بود
آن کس که خرید آنچه که میخواست دل من
یک بار نمیگفت گران بود، پدر بود
آن کس که شب و روز نیاسود برایم
تا در تن او تاب و توان بود، پدر بود
آدرس آرامگاه :
امامزاده ابراهیم ردان