پدرم بوی خاک و گندم داشت
دست در دستهای مردم داشت
روی لبهای خستهاش یک عمر
تاول زندگی تبسم داشت
شطی از آفتاب در چشمش
تا دم واپسین تلاطم داشت
با دهان سپیده میخندید
او که با سوختن تفاهم داشت
یاد باد آن سپیده، آن امید
آفتابی که بوی گندم داشت
آدرس آرامگاه :
کرمان- زرند گلزار شهدای روستای احمد آباد
از طرف :
مهر بان بود و مظلوم ، عاشق کتاب بود و بذله گو . در اوج درد باز هم شکایت نمی کرد اهل مادیات و دنیا نبود پدرم رها بود....
لطفا شکیبا باشید