::: شادی روح 3 عزیز گرانقدر صلوات :::
1- خادم القرآن: کربلایی آشیخ جوادنجفی :
17 شهریورماه 1386
*****************************
2- خادم الزهرا(س) خانم صدیقه غلامی:
5 خردادماه 1374
*************************
3- داماد عزیزشان و پرستار نمونه بیمارستان؛ خادم الحسین: قدرت الله براتیان
8 اردیبهشت ماه 1387
*****************************
نگاهی مختصر به زندگی عارف و سالک الی الله کربلایی آشیخ جواد نجفی الیگودرزی:
زندگینامه خادم القرآن: کربلایی آشیخ جوادنجفی /
خانواده :::::::
کربلایی جواد نجفی در۲۰/۰۶/۱۳۱۲ در شهرستان الیگودرز و در کوی مجیان متولد شد. پدرش قاسم نجفی از معتمدین شهر الیگودرز و مادرش بانوی پرهیزگار بی بی جان نجفی(سلیمانی) بود.
////////////////////////////////////////
درس و مکتب ::::::
او دوران کودکی را در خانواده ای مذهبی طی نمود. به همراه پدر و برای کمک به معیشت خانواده به کار کشاورزی مشغول شد؛ چون همراه پدر به مراسم مذهبی و مسجد می رفت، با قرآن آشنا گردید. پدرش اورا به مکتب خانه فرستاد. او به یادگیری قرآن وفرائض دینی مشغول گردید و به اشعار مذهبی علاقه وافری نشان داد.
به دلایل مختلف از ادامه حضور در مکتب انصراف داد و به صورت خودآموز و تحت تربیت پدر و عموی بزرگوارش خواندن کتب عربی، فارسی و بویژه قرآن را به طور کامل فرا گرفت. ایشان به دلایلی که آنها را با کسی مطرح نکرد دست به نوشتن نبرد اما قرآن و کتابهای منتشر شده در زمان خویش را با تسلط کامل خوانده و اغلب برای دیگران شرح می داد. وی بخش های بسیاری از قرآن را حفظ و هر ساله چندین بار قرآن را ختم می کرد.
////////////////////////////////////////
وعظ و خطابه ::::::
علیرغم توصیه های برخی اطرافیان و بزرگان صاحب نام شهر به انتخاب وعظ، خطابه و سخنرانی دینی به عنوان شغل، ایشان هرگز این توصیه ها را جدی نگرفت و کشاورزی را مهمترین شغل خود انتخاب کرد او کشاورزی را با اشتیاق و علاقه پذیرفته و انجام می داد.
ایشان هرگز از اجرای فرایض دینی در جمع همشهریان و یا حضور در مراسمات مذهبی و انجام آنها امرار معاش نکرد. وی فرائض دینی (ختم قرآن، حضور در مراسم سوگواری، قرائت قرآن، سخنرانی و…) را بدون چشم داشتی برای همگان انجام می داد.
شیخ جواد نجفی در اجرای فرایض دینی بسیار مقید بود چنانکه از ماه ها قبل به پیشواز ماه مبارک رمضان می رفت، او موذنی با خلوص نیت بود و اذان در آغاز وقت شرعی از اموری بود که با جدیت بسیار آنرا انجام میداد.
کشاورزی از مشاغل مورد علاقه این عارف بزرگوار بود و هرگز از کار کشاورزی خسته نمی شد، درفصل تابستان از اذان صبح تا اذان مغرب به امورات کشاورزی از جمله درو و کوبیدن خرمن می پرداخت. بعضی از تابستان ها که با ماه رمضان تقارن داشت هرگز این کار طاقت فرسا را ترک نکرد. به نقل از یکی از خواهرزاده های ایشان، آقا میرزا مصلحی ساکن اراک در جمعی او را آشیخ جواد با صفت مستجاب الدعوه خطاب کرده بود. اگر چه به لحاظ زهد بسیار و عرفان عملی که از آن برخوردار بود هرگز این صفت را جدی نگرفت و چنین ادعایی نداشت، اما بسیاری گفته اند که دعایش در مورد آنها به درجه استجابت رسیده است. در پاسخ به درخواست دعا برای دوستان و علاقمندان به ذکر اینکه “دعا می کنم عاقبت به خیر شوید” بسنده می کرد.
تا پایان عمر حتی بر روی تخت بیمارستان و در شرایط سخت بیماری نماز و روزه اش را به جا می آورد. :::::
زندگینامه کربلایی آشیخ جوادنجفی /////////////
به صفات نیک اخلاقی بسیاری آراسته بود بارزترین صفات پسندیده آن عارف سالک امانتداری، خوشرویی، صداقت، صله رحم و آرامش در گفتار و کردار بود. همواره در جلسات قرائت قرآن و جلسات درس اخلاق و دین حضور داشته و پای ثابت این جلسات و از گردانندگان آن بود.
با روی خوش همگان را به خواندن قرآن، انجام فرایض دینی و مهربانی با خانواده و دوستان و همشهریان توصیه می کرد. شرکت در نمازجمعه را فریضه و به همگان توصیه می کرد، او اغلب مواقع نماز یومیه خود را در یکی از مساجد که در حاشیه شهر قرار داشت اقامه و سبب حضور افراد در مسجد می شد و پس از اقامه نماز جماعت به ذکر نکات اخلاقی می پرداخت. به سبب علاقه بسیار به پیغمبر گرامی و ائمه اطهار در زمان اشغال عراق توسط آمریکایی ها با پای پیاده و بدون ترس و هراس به زیارت عتبات عالیات مشرف گردید و سیر و سلوک خویش را با حضور در جوار مرقد مولای مورد علاقه اش حضرت علی(ع) تکمیل کرد.
در تاریخ ۱۷/ ۶ /۱۳۸۶ دار فانی را وداع و به معشوق خویش پیوست. همسر ایشان مرحوم صدیقه غلامی بود که از زندگی مشترک با ایشان دارای پنج فرزند پسر وچهار فرزند دختر می باشد.
روحش شاد و یادش گرامی باد؛
*****************************
اشعار حماسی ذیل از خادم القرآن: کربلایی آشیخ جوادنجفی در مدح مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام ، به ثبت رسیده است :::::::::::::::::::::::::
یا علی ذات ثبوتت قُل هُوَ اَللهُ اَحَد///
نام تو نقش نگین امر اَللهُ صَمَد////////
لم یلد رزق وَ لَم یُولَد ز هر بد دست تو گیر///
ضامن تو لَم یَکُن مونس لَهُ کُفُواّ اَحَد//////// تا نگویی یا علی رونق نگیرد هیچ کار/// لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار//////// علی امام من است و منم غلام علی/// هزار جان گرامی فدای نام علی//////// نوشته بر در جنّت به خط سبز جلی /// شفیع روز قیامت محمد است و علی //////// علی و آل علی را ز جان و دل صلوات /// که بر حبیب خدا ، ختم انبیاء صلوات ////////
آدرس آرامگاه :
لرستان - الیگودرز - گلزار شهدا