صفحه نخست
شهید احمد اشرفی پور
زندگینامه شهید احمد اشرفی پور
سهشنبه, ۰۲ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۱۴
شهدای استان خراسان جنوبی
شهید احمد اشرفی پور به تاریخ 1/6/1345 در روستای حاجی کلاته از توابع شهرستان گرگان دیده به جهان گشود و در تاریخ 24/1/1362 در جبهه شرهانی به دیدار معبود شتافت .
روز 1/6/1345 در روستای حاجی کلاته از توابع شهرستان گرگان ، روز شادی ونشاط برای خانواده ای است که صاحب نوزادی زیبا و دوست داشتنی شدند . آری ! به قول پدر شهید احمد اشرفی پور ، چون بسیار زیبا بود ، او را همنام پیامبر گرامی اسلام (ص) و « احمد » نامیدند . از همان اوان کودکی فردی خوشرو ، دوست داشتنی و پاک طینت به نظر می رسید . حدود 6 ساله بود که علاقه شدیدی به تحصیل داشت و دوران ابتدائی خود را در دبستان شهید سندروس بیرجند ( منصف سابق ) به اتمام رسانید . در درس و تحصیلش بسیار منظم و مرتب و صاحب نمرات درخشان و خوب ، در حد 20 بود . دوران راهنمائی را در مدرسه فرزان سپری نموده و همزمان با سال اول راهنمائی و اوجگیری مبارزات مردمی برعلیه رژیم منحوس پهلوی ، در راهپیمائیها شرکت می نمود . سال دوم راهنمائی به نمایندگی از طرف مدرسه به حزب جمهوری اسلامی معرفی شد و فعالیتهای چشمگیری را از خود بروز داد . با مجاهدین خلق و منافقین جر و بحث می کرد و حتی در خصوص شعار تیتر نامه هایشان که با عبارت « به نام خلق قهرمان ایران » بود درگیری و نزاع راه انداخت . پس از اتمام دوران راهنمائی ، تصمیم گرفت به حوزه علمیه قم برود و دروس حوزوی را بیاموزد ، ولیکن به علت ناراضی بودن پدر واینکه تک پسر خانواده بود ، با موافقت ایشان به حوزه علمیه عباسقلی خان مشهد ، برای ادامه تحصیل اعزام شد . با توجه به علاقه وافر نامبرده به درس ، همزمان دوره شبانه را نیز به تحصیل مشغول شد و پایه اول دبیرستان را با معدل 17 به پایان رساند . رفتار و کردار خداپسندانه ، مخالفت شدید با بی حجابی و بدحجابی ، شرکت فعالانه در جلسات مذهبی چه قبل و چه بعد از انقلاب ، کمک و توجه به محرومین و مستضعفان و دوستی با ایشان ، ساده پوشی و مخالفت شدید از اینکه مورد تمجید و تعریف دیگران واقع شود ، از خصیصه های بارز این شهید بزرگوار بود . با تشکیل بسیج ، به عضویت این نهاد مقدس در آمده و به عنوان یکی از اعضای فعال مردمی ، جهت اعتلای آرمانهای انقلاب اسلامی ، فعالیت خود را آغاز نمود .دوره آموزشی را در بجنورد گذراند . پس از عملیات فتح المبین ، برای اولین بار به جبهه اعزام شد و با نبردی جانانه به کارزار دشمن بعثی کمر همت بست . در گردان عبدالله از تیپ 18 جوادالائمه ، واحد مخابرات ، مدت هفت ماه را جنگید و مدتی در جبهه سومار و ایلام ، معاونت زاغه ایلام را به عهده گرفت . دومین اعزام او زمانی بود که شور و عشق وصف ناپذیر جبهه ، طاقت ماندن را از کف او ربود و با تصمیم قاطعانه به جبهه شوش دانیال اعزام شد . شهید عزیز ، گویا برای پرواز به سوی دوست ، راز و نیازی داشت و تعلق خود را به ملکوت اعلی ، درجبهه ها و در نبرد با دشمن یافته بود . لذا برای سومین بار به جبهه شرهانی اعزام و در عملیات والفجر شرکت نموده و سرانجام در تاریخ 24/1/1362 به دیدار یار می شتابد و جان در ره جانان نثار می کند . فرازی از وصیتش چنین است : ( اى خدا ! مرا اين عزت بس كـه بنده تو باشم و اين فخرم بس كه پروردگارم تو باشى ، تو آنچنانى كه من دوست دارم . پس مرا آن سان كه مى خواهى بگردان )
در طول تاريخ و از اوايل خلقت بشر ، هميشه دو جريان متضاد با هم در نبرد بوده اند . اين جريان حق و باطل داستانى بس طولانى دارد ، داستان غم و درد و رنجهاى مردان حق ، براه حق و خوشگذرانيهاى مردان پليد و زشت .
سردار بزرگ حق و حقيقت ، سيد مظلومان ، حسين بن على (ع) است كه با قيامى كه در برابر يزيد ستمگر عصر خود كرد و جان و مال و فرزندان خود را براى اين راه داد ، به مردم دنيا و بخصوص پيروان خود درس ايثار و مقاومت داد . حسين (ع) با اين قيام به مردم پيرو خود آموخت كه در برابر زور و زر دنياپرستان تسليم نشويد و بر عليه آنان بشوريد زيرا خدا يار و ياور شماست .
اين جريان حق و اين چاشنى حساس ، گرچه چند صباحى در زير خاكستر ماند ولى عاقبت در اين زمان بدست نائب برحق امام زمان (عج) منفجر گشت و انقلابى بپا كرد و رژيم باطل را سرنگون ساخت و حق را جايگزين آن نمود . در اين وقت بود كه باطل به فكر مبارزه با حق برخاست و خواست تا با شيوه هاى متفاوت به اين انقلاب ضربه بزند ولى نتوانست و به اين فكر افتاد كه از آخرين حربه كه جنگ است استفاده نمايد ، لذا بر آن شد ، امام دفاع از حريم اسلام را واجب كفايى دانستند و از جوانان خواستند تا به ميدان نبرد روند . جوانان استقبال از مرگ كردند . در اين بين من نامقدس هم بر آن شدم تا در سرزمين مقدسى كه امام زمان در آن به رزمندگان خوش آمد مي گويد قدم بگذارم . سرزمينى كه مرز بين مرگ و زندگى است و احتمال ميرود كه انسان برنگردد . لذا بر آن شدم تا وصيت نامه اى ناچيز بنويسم .
روحش شاد و راهش پر رهرو .
منبع : اداره اسناد وانتشارات اداره کل بنیاد شهید وامور ایثارگران خراسان جنوبی