نام: حسن
نام خانوادگی: کارشکی
نام پدر: غلامرضا
نام مادر: فاطمه
تأهل: مجرد
محل تولد: کارشک
تاریخ تولد: 1344/02/04
تحصیلات: راهنمایی
دین: اسلام
مذهب: شیعه
گروه اعزام: بسيج
شغل: دانش آموز
سمت: امدادگر
نوع عضویت: نامشخص
اقشار: دانش آموز
نوع خدمت در جبهه: بهداری
نوع مسئولیت در جبهه: رسته اي
محل شهادت: مهران
تاریخ شهادت: 1362/05/08
نحوه شهادت: دشمن بعثی
شرح واقعه منجر به شهادت: اصابت گلوله به پیشانی
عملیات مرتبط: والفجر 3
زندگی نامه:
حسن کارشکی، سال 1344 در روستای «کارشک» از توابع شهرستان قاین، دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا پایان دورهی متوسطه ادامه داد و سپس راهی خدمت مقدس سربازی شد.
در همین دوران بود که به جبهه اعزام شد و سرانجام به تاریخ 1362/5/8 در عملیات والفجر 3 و در منطقهی مهران به درجهی رفیع شهادت نایل گشت.
وصیت نامه:
با سلام و درود فراوان به پدر و مادر مهربانم که مرا به سن بلوغ رسانده تا حال بتوانم در راه اسلام و مکتب خود علیه مستکبرین جنایتکار بجنگم و آنها را از کشور اسلامیمان بیرون برانم. تقاضایی که از پدر و مادرم دارم این است که برای من گریه نکنند و خندان باشند. تا جایی که توان دارند، از نظر مالی، به نیازمندان، کمک کنند و خواهش دیگری که دارم در سر نماز خود امام خمینی را دعا کنند. پدر و مادر جان! آیا کسی در سر نعش علی اکبر بود که گریه کند یا وقتی که امام حسین در صحرای تفتیدهی کربلا افتاده بود و هر چه اهل بیت میگشتند، نمیتوانستند نعش آن حضرت را بیابند و برای آن حضرت گریه کنند در این راهی که من قدم گذاشتهام میدانم که همیشه مهدی با ماست و امیدوارم که به آرزوی خودم رسیده باشم و آن آرزویم شهادت بود.
برادرم ناصر امیدوارم که تو هم ادامهدهندهی راه من باشی. هر چند که میدانم ازدواج کردهای و خیلی جدایی از همسر سخت است. ولی باید این خوشیهای زندگی را کنار بگذاری و ادامهدهندهی راه انبیا باشی و اگر نتوانستی به جبههها بروی، لااقل در همان پشت جبهه خدمت کن و برای دیگران الگو باش و خواهشی که از تو دارم این است که پدر و مادر پیر را تنها نگذاری و تو ای خواهرم، زهرا! امیدوارم که فرزندانی بار آوری که در آینده دنبالهرو خط سرخ شهادت باشند و در تربیت آنها کوشا باش. امیدوارم که تکتک شما مرا ببخشید و برای من گریه نکنید که من به آرزویم رسیدهام و این جبهه مدرسهای است که معلم آن خداست و کتاب آن قرآن است و مدرک پایان تحصیلی آن شهادت است.
پس چنین مدرسهای را باید ارج نهاد و به سوی آن شتافت. سخن دیگر من با ملت قهرمان و شهیدپرور ایران این است که فرزندان خود را به جبهههای حق علیه باطل بفرستند تا با خون خود نهال اسلام را آبیاری کنند و اگر فرزندی ندارید، حداقل با کمک مالی و در صحنه بودن و با از بین بردن منافقین، دین خود را نسبت به انقلاب ادا فرمایید. چرا که اگر این کار را نکنید، مسئول خواهید بود.
تاریخ: 62/4/3
حسن کارشکی