نام پدر: حسین
تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۰۲/۱۵ محل تولد: آیسک
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۰۱/۰۷ محل شهادت: شوش
محل دفن: آیسک
یگان خدمتی: ارتش
بسمه تعالی
زندگینامه شهید
شهید سرباز مهدی واله آیسک فرزند حسن به تاریخ ۱۵/۰۲/۱۳۴۰ در یک خانواده مذهبی و فقیر چشم به جهان گشود. شهید از همان کودکی در کنار کمک به خانواده خود به تحصیلاتش نیز ادامه میداد. از همان کودکی به احکام دین توجه خاصی داشت و مدام در مراسم مذهبی و نماز جماعت شرکت میکرد. از سال ۵۶ عشق به رهبری در وجودش شعلهور گردید و در همان اوایل شکلگیری انقلاب مدام در تظاهرات و پخش اعلامیه حضور گستردهای داشت تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. اخلاق نیکو و پسندیده و نگاه دوستانهی پرمهر و محبت ایشان حتی کودکان را نیز دلباخته خود میکرد. اوقات فراغت ایشان با مطالعه کتب متفاوت و کمک به دیگران علیالخصوص به برادران و خواهران خویش در زمینهی درسی و اخلاقی سپری میشد. در تمام فعالیت ها از جمله عضویت بسیج، شرکت در جهاد سازندگی روستاها ومقابله رویارویی با منافقین و عناصر خودفروخته حضور فعالانه داشت. پس از وقوع جنگ تحمیلی و دعوت امام از جوانان کشور جهت اعزام به جبههها، علی الخصوص خدمت وظیفه عمومی جهت اعزام به خدمت مقدس سربازی خود را معرفی و در رستهی پیاده آموزش دید. در طول خدمت سربازی همیشه مطیع و فرمانبردار فرماندهان مکتبی و مؤمن خود بود و از هیچ فرمانی شانه خالی نمینمود. سرانجام در تاریخ۰۷/۰۱/ ۱۳۶۱ در منطقه ی عملیاتی محل خدمت خود حین انجام عملیات به درجهی رفیع شهادت نائل آمد. روح پر فتوحش شاد باد
وصیتنامه
بارالها، مپسند آنکه گل ما درهند خشت دیوار صنم خانه کفار شودکربلا مدفن ما ساز کز آن تربت پاک سجده گاه ملک، سجده اغیار شود سلام بر پدر و مادر و همسرم و برادرانم و فامیل.
امیدوارم که خداوند قادر متعال به ما توفیق این را بدهد که خدمتگزار اسلام بوده و دوستدار امام زمان و حافظ قرآن و پاسدارى واقعى براى نائبان بر حق حضرت مهدى باشیم و به ما توفیق رزم با کفار از خدا بى خبر و توفیق پیروزى بر آنها را نصیب ما گرداند.
اکنون که به یارى الله در پیش چشمان پرفروغ و نظاره گر امام زمان، حضرت مهدى (عج) و با توجهات امام خمینى حمله اى را در پیش داریم، چند کلمه اى را که در نبودنم، لازم مى دانم تذکر مى دهم.
اولا اگر بـــــراى پدر و مـــــادرم که از خـــــردى تاکنون مــــرا پرورانیده رنجهــــاى فراوانى را به خاطر من بر خود روا داشته، تشکر مى کنم و اگر فرزندى نابخرد بوده ام، عذر مى خواهم و انشا ا…، امیـــــدوارم مرا ببخشند و از اینکه رضـــــــایت خــــود را در به جبهه آمدنم تائید کردند تشکر مى کنم.
ثانیا، از همسرم مى خواهم که به دل هیچ غصه و غم راه ندهد. همسر عزیزم مى دانم ناراحت خواهى شد، از تو به خاطر محبتى که نسبت به هم داشتیم مى خواهم که ناراحت مشو و با در نظر گرفتن تمام موازین اسلام، چنانچه خواستى همسر کنى از تو مى خواهم به خاطر دوستى که با هم داشتیم، همسرت را دوست بدار و بدان که ناراحتى تو، ناراحتى من است، از تمام فامیل و والدینم مى خواهم در مرگ من به سوگ ننشینند که همانا سوگ شما، سور دشمن است.
از برادرانم مى خواهم اسلحه ام را زمین نگذارند و در حد توانایى با دشمنان اسلام و قرآن بستیزند که وعده خداوندى بر پیروزى اسلام تحقق خواهد یافت انشا الله.
و از خواهرانم عاجزانه مى خواهم حجاب اسلامى خود را که به قول دوستانم شاید کوبنده تر و کارى تر از ریختن خون من است حفظ کند و از تمام کسانى که به نوعى پیامم را مى شنوند، مى خواهم همیشه به هر نحو با تمام امکانات یاور قرآن و مکتب مقدس اسلام باشند و نگذارند با کار هاى غیر انسانى کفار دل امام عصر را به درد آورند و همیشه یاور امام خمینى که عامل رهایى مستضعفین از کید مستکبرین عالم است باشند و تنهایش نگذارند.
والسلام
۱۳۶۱/۰۱/۰۶
مهدى والهى امضاء