محمد اسماعیل یوسفیان
نام پدر: مرتضی
تاریخ تولد: ۱۳۳۹/۲/۳
محل تولد: برون
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱/۲
محل شهادت: رقابیه
محل دفن: برون
یگان اعزام کننده: ارتش ـ سرباز
زندگینامه
پخشکننده صوت
00:00
00:00
شهید « محمد اسماعیل یوسفیان » در سوم اردیبهشت ۱۳۳۹ در خانواده ای متدین در روستای برون فردوس به دنیا آمد . او دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و در سن ۷ سالگی برای فراگیری علم و دانش راهی مدرسه شد ولی به جهت مشکلات مالی تا کلاس چهارم دبستان تحصیل نمود و پس از آن برای تامین معیشت خانواده مشغول به کار شد . محمد اسماعیل در سن ۱۶ سالگی با مهاجرت به تهران به آموزش شغل صافکاری و نقاشی اتومبیل پرداخت و پس از آن به مدت ۲ سال در مشهد مشغول به کار شد سپس به فردوس برگشت و و در آنجا به کار و کسب مشغول شد . محمد اسماعیل که دوران نوجوانی اش با شروع نهضت انقلاب به رهبری امام راحل مصادف بود در سال ۵۶ و ۵۷ با اوج گیری انقلاب اسلامی با این نهضت الهی آشنایی پیدا کرد و پس از آن فعالانه در راهپیمایی ها ، مراسم ضد رژیم و پخش اعلامیه های امام شرکت کرد . او پس از پیروزی انقلاب در سال ۵۸ ازدواج کرد ، این دوران که مصادف با جنگ تحمیلی بود او را بر آن داشت تا ۲ مرتبه از طریق بسیج سپاه پاسداران راهی جبهه شود . پس از آن وی خود را برای خدمت وظیفه آماده نمود و به پادگان آموزشی تیپ هوابرد شیراز ملحق شد و پس از گذراندن دوره آموزشی در منطقه جنوب مشغول پاسداری از کیان اسلام شد تا این که سرانجام در چهارم فروردین ماه ۱۳۶۱ حین حضور در عملیات فتح المبین از ناحیه سینه مورد اصابت تیر مستقیم دشمن قرار گرفت و شهید شد . پیکر پاک شهید پس از تشییع باشکوه در بهشت اکبر شهرستان فردوس به آغوش خاک سپرده شد . روحش شاد ، یادش گرامی و راهش پررهرو . خاطره ای از برادر شهید « محمد اسماعیل یوسفیان »: یادمه که دشمن بعثی تازه به مناطقی از خرمشهر حمله کرده بود و خبر شهادت رزمندگان اسلام در این مناطق کم کم در همه جا می پیچید . یک روز محمد اسماعیل هر چه از طریق کسب و کار پس انداز کرده بود برای کمک به جبهه ها به برادران کمیته داد و خودش هم همراه ۱۵ نفر از رزمنده ها عازم مناطق جنگی شد ، من هم در این اعزام همراه برادرم بودم . محمد اسماعیل که انگیزه نیرومندی برای دفاع از اسلام و قرآن داشت به ما می گفت در جنگ روز عاشورا بیشتر یاران امام حسین (ع) جوان و قوی بودند و ما که جوان هستیم اگر از اسلام دفاع نکنیم چه کسی به دفاع از اسلام خواهد پرداخت . بعد از اولین اعزام برادرم که داوطلبانه به جبهه رفته بود یک ماه گذشت و او به خدمت سربازی اعزام شد و وقتی دوره آموزشی اش تمام شده بود به او گفته بودند یکی از دوستانت در نانوایی پادگان مشغول به کار شده تو هم برای حفظ جانت همین جا بمان و به جبهه نرو . او هم بلافاصله جواب داده بود در این زمان این کارها را افراد دیگر نیز می توانند انجام دهند و ما که جوانیم باید در جبهه ها حضور داشته باشیم که در آنجا به من و امثال من نیاز است و بالاخره هم برادرم با عشق و علاقه ای که به جهاد در راه خدا داشت چندین مرتبه به جبهه اعزام شد و به آرزوی خودش یعنی شهادت در راه خدا رسید .
متن وصیتنامه سرباز شهید محمد اسماعیل یوسفیان
بسم ا… الرحمن الرحیم
من سرباز وظیفه محمد اسماعیل یوسفیان وصیتنامه خودرا مینویسم . به پدر و مادر و خانواده خودم میگویم اگر من شهید شدم برایم گریه و زاری نکنند خیلی خوشحال و خندان باشند . چون شهید قلب تاریخ است . اگر من شهید شدم و اگر جنازه من به دست شما برسد مرا در نزدیک قبر مجتبی دفن کنیدچون میدانم او زیاد خوشحال میشود که عمویش شهید شده است
من از دوستان و رفیقان که مرا میشناسند به آنها میگویم که گول این گروهکها که هر نوع جنایتی میکنند با مشت محکم آنها را بکوبند ومن شهادت را زیاد دوست داشتم . امیدوارم به آرزیم برسم . شما نمیدانید شهید شدن چقدر خوب است من از ملت فردوس میخواهم که دست از مبارزه نکشند و راه این شهیدان گلگون کفن را ادامه دهند و از مرگ نترسند. امیدوارم که با شهادت ما راه کربلا باز شود اینان که میخواهند به زیارت حسین بن علی (ع) بروندفقط به یاد ما شهیدان باشند . و امیدوارم که بزودی زود پرچم اسلام را به دست گیرند و معنی اسلام را به این ضد انقلابیون بفهمانید . دیگر خدا حافظ والسلام
مورخه ۳/۶/۱۳۶۰
جبهه سوسنگرد
محمد اسماعیل یوسفیان