منو
فردوسیان : شهدای شهرستان فردوس ، شهدای بشرویه , شهدای سرایان
خانه/تصویر
تصویرشهدای بشرویه
شهید محمد ابراهیمی
Photo of فردوسیان فردوسیان Send an email۰۵ دی ۱۳۹۷1,807 4 دقیقه خوانده شده
شهید محمد ابراهیمی به تاریخ ۳/۳/۱۳۳۳ در شهرستان بشرویه به دنیا آمد و در تاریخ ۹/۳/۱۳۶۱ در عملیات آزادسازی خرمشهر بر اثر اصابت ترکش ، شربت شهادت را سرکشید .
شهید محمد ابراهیمی در تاریخ ۳/۳/۱۳۳۳ طلوعی زیبا و دل انگیز داشت . در خانواده ای مذهبی و زحمتکش شهرستان بشرویه ، پا به عرصه وجود نهاد . پنج سال از عمرش بیشتر نگذشته بود که بر اثر ریزش سقف ، پدر مهربانش را از دست داد . بطوریکه در آن دوران ، همانند بسیاری از روستائیان محروم وستمدیده ، سختیها و مرارتهای زیادی را تحمل و با تمام وجودش احساس کرد و این امر، انگیزه مبارزه با ظلم و ستم رژیم ستمشاهی پهلوی را فراهم کرد . تحصیلات ابتدائیش را با تمام مشکلات وسختیها آغاز کرد ولی علیرغم استعداد خوب ، مجبور به ترک تحصیل شده وبه مدت یکسال با درآمدی ناچیز به کارگری وکار در مزارع گندم پرداخت . پس از یکسال مجدداً به تحصیل بازگشت وبا پشتکار وتلاش ، در زمره بهترین دانش آموزان قرار گرفت . در سالهای دوم و سوم دبیرستان ، مطالعات وتحقیقات مذهبی خود را شروع و گسترش داد ، بطوریکه خیلی از کتب ممنوعه و نوارهای سخنرانی مذهبی و اعلامیه ها را با دشواری فراوانی تهیه می کرد و در اختیار سایر افراد نیز قرار می داد و در مورد چگونگی توزیع و مخفی کردن این موارد نیز هوشیارانه عمل می کرد . بارها برای استفاده از نوارهای مذهبی وسخنرانی ، علیرغم ممانعتهای رژیم پهلوی و دستگیری افراد ، ضبط صوت تهیه می نمود و بالای پشت بام ساعتها به سخنرانیها گوش فرا می داد . خیلی از شبها را با مطالعه کتب درسی و حتی غیر درسی تا صبح بیدار می ماند ودر شبهای سرد زمستان نیز برای صرفه جوئی در مصرف برق تا صبح در مسجد درس می خواند . او تمام تلاش و کوشش خود را برای بیان حقایق به اقوام و خویشان وآشنایان می نمود و با مردم محروم و مستضعف و زحمتکش بیشترین معاشرت را داشت . سالهای آخر دوران دبیرستان هم کار می کرد وهم درس می خواند . از طرفی می بایست دامنه مطالعات خود را برای ورود به دانشگاه گسترش می داد و چون سال ششم دبیرستان در بشرویه وجود نداشت ، با تلاش فراوان به بیرجند عزیمت نمود ودر خانه ای محقر با مشکلات فراوان ، موفق شد که سال آخر دبیرستان را با رتبه بالا و به عنوان دانش آموز ممتاز در استان خراسان به پایان برساند و در همان سال ، در دوره کاردانی رشته راه و ساختمان در دانشگاه پذیرفته شد . محمد دست از فعالیتهای سیاسی مذهبی خود بر نداشت و در محیط دانشگاه نیز با شرکت در مجالسی که بطور مخفیانه برگزار می شد ، سخنرانیها را ضبط نموده و به شهرستان نیز ارسال می نمود . قبل از اتمام دوره کاردانی ، مجدداً در کنکور ثبت نام وشرکت نمود که موفق به قبولی در رشته کانی شناسی دانشگاه شهید بهشتی ( دانشگاه ملی ) شد وهمزمان در هر دو رشته ادامه تحصیل داد . اواسط سال ۱۳۵۶ وارد آزمایشگاه فنی ومکانیک خاک شد . و فعالیتهای مذهبی اش را گسترش داد . چون از یک طرف مطالبی که در دانشگاه بدست می آورد ، در محل کار ، کارمندان را نسبت به مسائل آگاهی می داد وبه این طریق کم کم ، مورد توجه قرار گرفت و توسط مأموران نظام ستمشاهی تحت تعقیب قرار گرفت که هر بار با زیرکی خاصی جان خود را حفظ می کرد . هنگام ورود امام خمینی ( ره ) به ایران ، او یکی از مسئولین انتظامات در بهشت زهرا (س) بود . در روزهای ۲۱ و۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که اوج درگیری ملت ایران با عوامل رژیم منحوس پهلوی بود ، او نیز در تسخیر باغ شاه و دفع حمله ساواکیها به رادیو و تلویزیون و همچنین حمله به مراکز نظامی دیگر نیز نقش بسزائی داشت . بعد از پیروزی انقلاب ، دست به تشکیل انجمن اسلامی در داخل آزمایشگاه زد و در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نیز نقش آفرینی نمود . با شروع جنگ تحمیلی و در خواست ستاد مشترک از ادارات دولتی ، مبنی بر اعزام خودرو به مناطق جنگی ، محمد نیز با توجه به اینکه امکانات خوبی را در اختیار داشت ، وظایف خود را به فرد دیگری سپرده و خودش با راه انداختن کاروانی متشکل از خودرو وامکانات ، عازم جبهه می شود . او روزها به بررسی نیازهای جبهه وجنگ با متجاوزین بعثی و شبها به تقویت روحیه دیگران ودعا ونیایش مشغول می شود . پس از ۶ ماه به تهران بر می گردد تا نیازهای مادی و نیروی انسانی جبهه را بررسی وتأمین نماید . او تدارکات وپشتیبانی برای آبرسانی دشت عباس به مسافت ۷۰ کیلومتر را تقبل می کند . در عین حال از دیگر جبهه ها نیز غافل نبود . تا اینکه در تابستان سال ۱۳۶۰ برای پاره ای مذاکرات با برادر موسی کلانتری که در آن زمان وزیر راه و ترابری بود به تهران می آید و در مورد نیازهای واحد اعزامی به جبهه ، صحبت می کند و سپس به مناطق جنگی باز می گردد . پس از واقعه انفجار حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رسیدن ۷۲ تن از اعضای حزب ، از جمله شهید موسی کلانتری ، محمد نام ستاد تدارکاتی را به نام این شهید نامگذاری می کند . با شروع عملیات فتح المبین ، خدمات شایانی را به همراه دیگر افراد گروهش ارائه می نماید و پس از آن در جبهه دارخوین و سپس نزدیک خرمشهر مستقر می شوند . سرانجام پس از آزادسازی خرمشهر در تاریخ ۹/۳/۱۳۶۱ صدای تلاوت قرآن از ستاد تدارکاتی وتعمیراتی شهید کلانتری بلند شد که خبر شهادت جهادگر ومجاهد خستگی ناپذیر ، مهندس محمد ابراهیمی را سر می داد . روحش شاد وراهش پر رهرو .