سردارشهید حاج رجبعلی آهنی
زندگی نامه سردارشهید حاج رجبعلی آهنی
سهشنبه, ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۶
شهدای استان خراسان جنوبی
سردارشهید حاج رجبعلی آهنی در تاریخ 3/4/1334 در روستای سلطانی از توابع شهرستان نهبندان به دنیا آمد ودر تاریخ 25/8/1361در عملیات مسلم بن عقیل به شهادت رسید .
شهیدحاج رجبعلی آهنی فرزند داد خدا در تاریخ 3/4/1334 در قریه سلطانی از توابع شهرستان نهبندان در خانواده ای مذهبی وکشاورز دیده به جهان گشود . در سن سه سالگی پدرش را از دست داد و دوران کودکی را در روستای زادگاهش به مکتب خانه قرآن رفت و تحصیلات ابتدائی اش رادر همانجا به پایان رساند . مشکلات فرارویش و سختی های زندگی او را مجال به درس خواندن نداد و علیرغم سن کم و خردسالی ، بار زندگی را به دوش کشید . فعالیت شهید در این سنین بیشتر پرداختن به امورات کشاورزی و دامداری بود . رجبعلی پس از اینکه پدرش را از دست داد مجبور شد برای تامین مخارج زندگی به کار مشغول شود که در سن 13 سالگی روستا را ترک و به تهران رفت . در آنجا در شرکت « فاردارو» و در قسمت پخش دارو ، همچنین در کارهای بانکی شرکت ، دو سال کار کرد . در سال 1354 داوطلبانه خود را به حوزه نظام وظیفه معرفی نمود و به سربازی اعزام شد . چهار ماه آموزشی را در تربت حیدریه به پایان رساند و بعد از این مدت به تهران اعزام شد . مدتی از خدمت سربازی خود را در تهران و سپس در خاش سپری نمود پس از اتمام دوران سربازی ، به بیرجند آمده و در شرکت « پی ریز » در محمدیه بیرجند حدود یکسال به کار مشغول شد. آنگاه مجدداً به تهران رفت که همزمان با اوج گیری انقلاب بود . او با حضور در تظاهرات همگام با سایر مردم به فعالیت های انقلابی بر علیه رژیم پهلوی پرداخت . در جریان کشتار 17 شهریور ، بر علیه رژیم شاه نقش فعالی داشت . سپس مجدداً به بیرجند بازگشت و در تظاهرات و راهپیمایی ها رهبری گروه های مردمی را به عهده می گرفت . روحیه ایثارگری بالایی داشت و از مشکلات دوران انقلاب هیچ گونه واهمه ای نداشت. همه را بر علیه شاه تحریک می کرد . با پیروزی انقلاب ، به کمیته انقلاب اسلامی پیوست و با قاطعیت بر علیه ضد انقلاب و عوامل رژیم شاه می پرداخت . بعداز چندی ، ازکمیته استعفا داده و به جهاد سازندگی پیوست . روحیه بالای ولایت پذیری و عشق به امام و مردم مستضعف ، او را بر آن داشت تا فعالیت خود را از جهاد سازندگی به خدمت در سپاه پاسداران شهرستان بیرجند معطوف کند . او همواره در فکر محرومان و گرفتن حقشان از ظالمین بود . از اختلاف و تفرقه رنج می برد . پس از نه ماه فعالیت درسپاه ، برای گذراندن آموزش به مشهد اعزام و بعد از اتمام دوره آموزشی به بیرجند بازگشت . در منطقه نهبندان ، حدود شانزده ماه به عنوان فرمانده عملیات مبارزه با مواد مخدر فعالیت نمود وپس از اینکه اوضاع منطقه را سرو سامان بخشید ، مدتی بعد داوطلبانه به جبهه رفت و در عملیات طریق القدس به عنوان فرمانده گردان شرکت کرد . او اولین فرمانده ای بود که خط دفاعی عراق را شکسته و از روی میدانهای وسیع مین گذشت و به یاری خداوند متعال ، دشمن بعثی را تا عمق 30 کیلومتری مجبور به عقب نشینی کرد.در این حمله شهید آهنی بر اثر اصابت ترکش خمپاره مجروح شد که بصورت سرپایی درمان شد . بعد از عملیات و پس از شش ماه حضور در جبهه به بیرجند بازگشت و برای دومین بار در تاریخ 5/12/1360 به جبهه اعزام شد . او این بار فرماندهی نیروهای ویژه خراسان در عملیات فتح المبین را به عهده گرفت و به جبهه شوش اعزام گردید . در این عملیات بر اثر اصابت گلوله از ناحیه دست مجروح شد که برای مداوا به بیرجند منتقل گشت . پس از ده روز برای سومین بار به جبهه رفت . این مرتبه نیز در عملیات بیت المقدس به عنوان فرمانده خط شکن گردان ابوذر عهده دار مسئولیت شد . نام ابوذر را از آن جهت برای گردانش انتخاب نمود ،که اعتقادش براین بود ، ابوذر از افراد مستضعف و پابرهنگان جامعه نامیده می شد و انقلاب را نیز باید مستضعفان و پابرهنگان حفظ کنند . خود او و افرادگردانش با عنوان « شیر علی » و « چریک خمینی » معروف بودند . شهید در این مرحله جهت باز پس گرفتن خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه پشت( کمر) مجروح که دوباره برای مداوا به بیرجند آمد . پس از چند روز مداوا ، مجدداً برای بارچهارم ، در عملیات رمضان به عنوان معاون تیپ شرکت کرد که در این حمله ، هنگام گرفتن سنگر های مثلثی از بعثیون کافر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پا ، برای چندمین بار مجروح و دوباره به بیرجند آمد . البته شهید رجبعلی آهنی در عملیات کرخه نیز بر اثر اصابت گلوله کالیبر 50 دچار جراحت از ناحیه کمر شده بود . با تمام این مجروحیت هادر هنگام بازگشت به بیرجند مقدمات ازدواجش را فراهم و در سن 25 سالگی در روستای زادگاهش به تاریخ 2/7/1361 ازدواج نمود . چند روز پس از ازدواج از طرف سپاه به عنوان فرمانده فداکار عازم مکه شد در آنجا نیز فعالیت های خود را بر علیه رژیم آل سعود ادامه داد و در راهپیمایی های حج شرکت فعال داشت . بعد از زیارت خانه خدا به ایران بازگشت و پس از سه روز ، برای آخرین دفعه به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد . او در برابر گرفتاریها و مشکلات بسیار صبور و با حوصله برخورد می کرد و همچون کوه استوار و مقاوم بود . سرانجام شهید حاج رجبعلی آهنی در عملیات مسلم ابن عقیل به عنوان معاون تیپ 21 امام رضا ( ع) شرکت و به تاریخ 25/8/1361 در تپه های مشرف بر شهر مندلی عراق بر روی میدان مین بعثیون جان به جان آفرین تسلیم کرد و به فیض عظمای شهادت نائل گردید . روحش شاد و راهش پر رهرو باد.