شهید محمد رضابنت
Posted on 1391/02/28 by هيئت تحريريه
شهید محمد رضابنتmohammad-rezabent
نام پدر: رضا
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۵
زندگینامه
دهقانزادهای با عاطفه و استعداد بود، که در روستای «پیرحاجات» از توابع شهرستان «طبس» به سال ۱۳۴۵ متولد شد. دوران کودکی را در طبیعت پاک و با شکوه و سبز زادگاهش، همراه با گذر فصلها، در محیط مذهبی خانواده بسر آورد و پا به مدرسه گذاشت. تحصیلات مقطع ابتدایی را با موفقیت به پایان برد، اما بدلیل عدم وجود مدرسه راهنمایی در زادگاهش از ادامه تحصیل بازماند. احساس مسوولیت به جهت تأمین معاش خانواده سبب شد، همدوش با پدر به کار کشت و زرع مشغول گردد. این روستایی پاک دل، قلبا به مذهب مهر میورزید، تربیت دینی خانوادهاش نیز در این شوق و ذوق یاور و مددکارش بود. به نماز و راز و نیاز با یگانه معبود عالم هستی، اهمیتی خاص میداد، و در مراسم دعا و نیایش و شب زنده داریها و توسل به امامان معصوم (ع) بسیار شرکت میکرد.
کم کم این شوق اشتیاق بیشتر شد. این جوی باریک که از چشمههای دل عاشقش بر آمده بود، رودباری خروشان گردید، که همه جزء جزء وجودش را در خود غرق کرد، و این آرزوی پنهان، راه به سوی فعالیت و اقدام برید. وقتی جنگ آتش به آشیانهٔ مردم جنوب و غرب کشور زد، و طوفان تجاوز نظامی، به مرزهای اسلامیان رسید، از کلیه فعالیتهای اقتصادی دست کشید، و به آموزش نظامی روی آورد، و اصول رزم را در کلاسهای فشرده بسیج آموخت، و سپس راهی جبههها شد. در جبهه مدتها به نبرد مشغول بود، بیباک و دلیرانه میجنگید، برای حراست از ارزشهای انقلاب اسلامی سرمایه هستی خویش را در طبق اخلاص نهاد، تا عاقبت در ۱۳۶۳/۱۲/۲۵، در عملیات بدر، با اصابت ترکش خمپاره پیکر خداجویش درهم شکست و نخل بلند زندگیش بر زمین افتاد، به خون نشست و به سعادت جاودانهٔ شهادت دست یافت. پیکر مطهرش پس از ده سال به زادگاهش منتقل، و پس از تشییع بر دوش امت شهید پرور، در آغوش خاک آرمید.
‹ خلعت سرخ شهادت بر قامت استوارش مبارکباد ›
گزیدهای از وصیتنامه شهید:
آدمی همچون گل میماند که خیلی دوام ندارد و در اندک مدتی پرپر میگردد. پس چرا ما عمر کوتاه را بیهوده بگذرانیم و این چند روزی که در دنیا هستیم در راه خدا قدم برنداریم که لطف خدا شامل حال ما گردیده و در کشورمان انقلاب اسلامی روی داده است. ما باید جانمان را فدای اسلام عزیز بکنیم که جان دادن در راه اسلام شهادت است.