فردوسیان : شهدای شهرستان فردوس ، شهدای بشرویه , شهدای سرایان
خانه/تصویر
تصویرشهدای روستاشهدای فردوسشهدای نیروی انتظامیوصیت نامه
شهید محمدحسین محبى باغستانى
Photo of فردوسیان فردوسیان Send an email۱۶ مرداد ۱۳۷۵۰2,487 8 دقیقه خوانده شده
محمدحسین محبی باغستان محمدحسین محبی باغستان
محمدحسین محبی باغستان
محمدحسین محبی باغستان
محمدحسین محبی باغستان
نام پدر: شعبان
تاریخ تولد: ۱۳۵۱/۵/۱۶
محل تولد: باغستان
تاریخ شهادت: ۱۳۷۵/۵/۱۶
محل شهادت: منطقه سرایان
محل دفن: باغستان سفلی
یگان اعزام کننده: نیروی انتظامی
متن وصیت نامه شهید محمد حسین محبى باغستانى
« به نام خدا »
متن وصیت نامه اینجانب محمد حسین محبى باغستان – فرزند شعبان – متولد ۱۳۵۱ .
( و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ). « ۱ » با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران. سلام بر تمامى شهداى راه حق علیه باطل. سپاس خداوند متعال را که این توفیق را نصیب ملت ایران کرد که با راهنمایى امام امت خمینى عزیز و با وحدت در پرتو اسلام بتوانیم اسلام راستین را در جهان نشان بدهیم.
اینجانب با شناخت و توفیق که خداوند ان شاء الله نصیب من خواهد کرد به این راه رفته تا خون ناقابل خود را نثار درخت تنومند اسلام کنم و این انقلاب را زنده نگه دارم.
خدایا : مرا بیامرز و توفیقى بده که بتوانم با خون خود کوچکترین خدمتى به دین مبین اسلام کرده باشم.
خدایا : تو شاهدى که ما نبرد را در راهت نه به آرزوى رسیدن به رضوانت و نه از ترس دوزخت پذیرفتهایم بلکه آرزوى ما بارورى درخت انقلاب است.
پدر و مادر عزیز و خواهرانم، سلام علیکم. اى پدر عزیز، شما براى فرزند حقیر خود زحمت زیادى را متحمل شدید. شما از طبقه کارگر و زحمتکش بودهاید و هرگز از یاد نخواهم برد آن دستهاى پینه بسته شما را که در زیر آفتاب عرق ریختهاید و رنجها کشیدهاید و من باید اقرار کنم که تمام عمر خود را مدیون شما مىباشم و نمىدانم که چگونه رضایت شما را به خود جلب کنم.
اما تو اى مادر، تو مادرى مهربان و بسیار دلسوز براى فرزندان خود بودى. شبها خواب را بر خود حرام کرده و نمىگذاشتى که خواب بر شما غلبه کند تا شاید بتوانید از من به خوبى مراقبت کنید و تمام این کارها براى این بود که بتوانى از من یک انسان مسلمان و یک فرد مکتبى و انقلابى بسازید. هرگز از یاد نمىبرم که شما از کار برمىگشتید خسته و کوفته و مرا در آغوش گرم خود مىگرفتید.
یاد آور شوم پدر و مادر عزیز، خصلت ما انسانها این است که ابتدا از خاک آفریده و سپس به خاک بازمىگردیم و شما عهدهدار نقش یک امانت هستید و خداوند امانتى پیش شما فرستاد و شما به خوبى از امانت نگهدارى کردید و سپس باید به خوبى و بدون ناراحتى به الله تقدیم کنید و اگر خداوند این لیاقت را به من عطا کرد که شهید شدم شما هیچگونه ناراحتى را به خود راه ندهید.
همسر عزیز و یار باوفایم، سلام. سلام اى نوعروس مادرم. مدت زمان زندگى کوتاه بود و در این مدت از خوبیها و محبتهاى شما بهرهمند بودم. وجود شما در خانه من از برکات و نعمتهاى الهى بود مثل شما همچون زنان فداکار صدر اسلام است که همسرانشان را در رفتن به میدان مبارزه حق علیه باطل تشویق و ترغیب مىکردن. خدا نگهدارتان باشد. در تربیت نور چشمم، فرزند عزیزم نهایت سعى و کوشش را به عمل آورید و به او بگوئید که سرافراز باشد که پدرش سرباز اسلام بود و در این راه جان خود را از دست داد و شماها مرا به مدرسهاى فرستادید تا علم و دانش بیاموزم. من اکنون در مدرسهاى درس مىخوانم که معلم آن حسین ابن على (ع) است و شاگردان آن مدرسه همچون حبیب ابن مظاهر و على اکبر و على اصغرها هستند و از شما مىخواهم که مرا حلال کنید و راضى نیستم که بر پیکر من گریه کنید و در پایان براى سلامتى و طول عمر امام امت دعا کنید.
از کلیه اقوام و خویشان و حق و حقداران ملتمس دعاى خیر و طلب آمرزش و مغفرت دارم.
خدانگهدارتان مورخه ۲۵/۴/۱۳۷۵ آدرس محل سکونت : خراسان، فردوس، باغستان سفلى، منزل پدرم حاج شعبان محبى.
« ۱ » آل عمران / ۱۶۹ 25/4/1375- امضاء