۲۸ شهریور ۱۳۹۷ - شهدا, شهرستان فردوس
شهید سید جواد صبا
اطلاعات شهید :
كدشناسايى:۱۴۶۴۹۴۱
كدبايگانى:۹۵۱۱ ۶۴
نام و نام خانوادگی : سید جواد صبا
نام پدر : سید خلیل الله
سن شهادت : نوزده
تاريختولد:۰۱/۰۷/۱۳۴۵
ش.ش:۱۶۹
محلصدورشناسنامه:فردوس
تاريخ شهادت:۲۱/۱۱/۶۴
نام دانشگاه : مرکز تربیت معلم فردوس
رشته تحصیلی : آموزش ابتدایی
مقطع تحصیلی : کارشناسی
نوع حادثه:حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه:حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان:بنيادشهيداستانخراسان جنوبی
شهر:ادارهبنيادشهيدفردوس
زندگی نامه :
سلام خدا بر تمامی رزمندگان و عزیزان جبهه های نبرد حق علیه باطل و سلام بر تمامی شهدا , مفقودین , اسراء ,آزادگان راه حق وحقیقت و سلام بی پایان برتو ای مفقود الاثر سید جواد صبا ای کسی که همواره بیاد حق تعالی همیشه در راه او وخط و مشی که ازپیامبران وامامان او مشخص کرده اند حرکت میکرد ویک دم از یادحق در راه حق غافل نمیشدی و سلام و صلوات برتو ای دانشجو پیرو خط امام تو از راه امامت که همواره راه حسین بن علی(ع)سالار و سرور شهیدان کربلا و اسلام بود اطاعت و پیروی میکردی براستی تو لایق اینهمه ایثار و اخلاص و از خود گذشتی بودی.
مفقود الاثر جواد صبا در سال ۱۳۴۵در شهرستان فردوس ودر خانواده مذهبی و متهد به اسلام و ائمه اطهار چشم به جهان گشود به لحاظ علاقه وافری که خانواده اش به امامان و معصومین داشتند نامش را سید جواد گذاشتند او در این خانواده مومن رشد نمود هنوز دو سال از عمرش نگذشته بود که زلزله سال۱۳۴۷خانه و گاشانه گرم وصمیمی اش را در هم کوبید و او از همان ابتدا در سختی وآوارگی بزرگ شد وی در سن ۶سالگی روانه دبستان شد ودوران ایتدایی را با کیفیت کامل سپری کرد وی از همان کودکی علاقه زیادی به قران نماز و روزه داشت او با صوت و لحن زیبایی قران مجید را تلاوت می نمود و هرگز از قران جدا و فراموش نمیکرد. در دوران ابتدایی با فقر مالی زندگی خود را سپری می کرد هنوز در دوره ابتدایی بود که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام رضوان ا… تعالی علیه به پیروزی رسید و از همان ابتدا با وجود سن کمی که داشت در تمام راهپیمایی ها شرکت می نمود و برضد شاه بود و بر دیوارکوچه و خیابان ها شعار های ضد شاه می نوشت همیشه در مساجد وهیأت مذهبی شرکت میکرد تا اینکه انقلاب بطور کامل به پیروزی رسید او روانه راهنمایی شد این دوره را نیز با موفقیت به پایان رساند و از این بابت بسیار رنج میبرد ولی باز هم از فعالیت دست بر نمی داشت با با کمک رسانی وجمع آوری هدایای مردمی و شرکت در مراسم عبادی سیاسی به وظیفه شرعی خود عمل میکرد تا اینکه در سال دوم دبیرستان در سال ۱۳۶۲از طریق بسیج برای فرا گرفتن آموزش نظامی به شهر کاشمر اعزام شد و به مدت دو ماه با فنون نظامی و جنگی آشنا شد و آموزش را فرا گرفت و پس از گذراندن این دوره روانه جبهه حق علیه باطل شد و برای مدت ۳ماه در منطقه عملیاتی ایلام غرب مشغول به خدمت و جانباز شد و در عملیات والفجر۳شرکت کرد او همراه با دیگر دوستان همرزمش از جمله شهید جواد ناظری و شهید سید حسن میرضوی در حمله شرکت کرد و با جان فشانی و فداکاری تمام در حین عملیات از ناحیه دست راست مجروح شد و به مدت سه الی چهار ماه در بیمارستان بستری شد و با تمام ناراحتی هایی که داشت حتی برای لحظه ای یاد جبهه را فراموش نمیکرد و همیشه بیاد دیگر همرزمانش بود بعد از بهبودی به تحصیل خودش ادامه داد و دوره دبیرستان را با موفقیت تمام به پایان رساند و بعد از شرکت در کنکور سراسری ۶۳-۶۴و قبولی در کنکور روانه تربیت معلم شهید مفتح فردوس شد و با وجود علاقه زیادی که به تحصیل داشت ولی باز هم در آن موقعیت حساس شرکت در جبهه را از تمام مراحل دیگر مهم تر میدانست و هنوز در پیش دوره تربیت معلم شرکت نکرده بود که برای بار دوم همراه دیگر همکلاسیانش بطور داوطلبانه به جبهه عازم شد (۶۴)او به همراه ۱۲۰۰ نفر دیگر از دانشجویان عازم جبهه های حق علیه باطل شد و با شرکت در عملیات والفجر ۸ همراه دیگر همرزمانش از جمله مفقود الاثر علی رحیمی و حسین ایمانی مفقود میشود و تاکنون که بیش از هفت سال میگذرد از او و دیگر همرزمانش هیچ گونه خبری بدست خانواده صبور و با ایمانش نرسیده او واقعا اخلاص و ایمان کامل در راه حق قدم برمیداشت و همیشه به فکر مسلمین و مستضعفین بود و هیچ وقت از راه حق و اسلام غافل نمیشد و با شرکت در مراسم نماز جمعه و شرکت در دعا های توسل و کمیل واقعا این ایمان و اخلاص اوبین تمام فامیل و خانواده زبان زد بود و نیز دارای اخلاق خوب و پسندیده بود و با پدر مادرش بسیار مهربان و صمیمی بود و خانواده اش بسیار از او راضی و خشنود بودند او واقعا در آرزوی شهادت بسر میبرد و همیشه ورد زبانش این بود.
وصیت نامه :
(السلام عليك يا اباعبدا…،السلام عليك ياانصاراباعبدا…،السلام عليك ياانصار خمينى روح ا…)
( ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون )
( گمان مبريد كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند مردگانند بلكه آنها زنده اند و در نزد پروردگار خود روزى مى خورند )
با درود و سلام بر منجى عالم بشريت حضرت مهدى موعود (عج) و نائب بر حقش امام خمينى بت شكن قرن ، اين قلب تپنده امت اسلامى.
و با درود و سلام بر سالار شهيدان حسين بن على (ع) كه با نثار خون خود درخت خشكيده اسلام را آبيارى نمود و سلام و درود به روان پاك تمامى شهيدان از صدر اسلام تاكنون ، از آدم تا خاتم و از خاتم تا پهنه قيامت ، سخنم را آغاز مى كنم .
هم اكنون كه دارم روانه جبهه نبرد حق عليه باطل مى شوم و در راه معبودم الله قدم به صحنه پيكار مى گذارم و در راه او (الله) جان خود را فداى اسلام و امام مى كنم ، لازم دانستم چند كلمه اى به عنوان وصيت و پيام خدمت امت حزب الله ارسال دارم . هر چند كه من كوچكتر از آنم كه بتوانم خدمت اين امت قهرمان و بزرگ پيام دهم .
اولين كلامم به عنوان وصيت ، جز وحدت امت حزب الله نيست . چون وحدت و اتحاد بين تمام اقشار مختلف مردم است كه صفوف مستحكم دشمنان اسلام را در هم مى كوبد . و خداوند هم مى فرمايد :
(واعتصموابحبل الله جميعاولاتفرقوا)((چنگ به ريسمان خدابزنيدومتفرق نشويد))
بلى امت حزب الله ، همه بايد در صفوفى مستحكم و پايدار در جهت سير الى الله قدم برداريم و از تفرقه و جدايى بپرهيزيم .
امت حزب الله ايران بالاخص مردم قهرمان پرور فردوس ، ما راهيان راه حسين (ع) با نثار خون خود در تداوم انقلاب اسلامى مى كوشيم و جان ناقابل خود را كه در برابر عظمت خداوند ناچيز است ، تقديم اسلام و قرآن مى كنيم و هر كس شربت گواراى شهادت را مى نوشد معاملهاى با خداوند انجام مى دهد كه در اين معامله خداوند خريدار و آدمى فروشنده آن است و اين كالا جان آدمى است و چقدر ما در اين معامله سود مى بريم و خداوند چه خريدار خوبى است كه در مقابل اين جان بى ارزش ، بهشت برين آخرت را به ما وعده مى دهد و هر كس در اين راه سهل انگارى كند بدانيد كه ضرر كرده است و ممكن است چنين موقعيتى پيش نيايد .
امت حزب الله مخصوصا خانواده محترمم خود را براى تحمل رنجها و مصيبتها و ناكامى ها و ناروايى ها آماده سازيد . اين مصيبت ها و سختىها زودگذر است و تمام شدنى است ولى به پاداش اين جانفشانى ها و فداكارى ها به نعمت هاى ابدى و بى پايان خداوندى خواهيد رسيد . پيامم خدمت دانش آموزان اين است كه سنگر مدرسه را رها نكرده و در پشت جبهه مشت محكمى بر دهان ياوه گويان داخلى بزنند . ولى اگر يك موقع جبهه احتياج داشت با تمام نيرو و از صميم قلب به جبهه بشتابند . اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان و على (ع) در محراب عبادت شهيد شد . مبادا در حال بى تفاوتى بميريد كه على اكبر حسين در راه حسين (ع) و با هدف شهيد شد .
اى مادران و اى پدران ، مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا دير است و روز قيامت نمى توانيد در محضر خداوند جواب بدهيد .
برادران و امت قهرمان و شهيد پرور فردوس ، از دعا و استغفار فراموش نكنيد ، چون دعا تنها حربه اى است كه ما در مقابل دشمنانمان داريم . شما مپنداريد كه ما در جنگ روبرو با دشمن تنها از سلاح استفاده مى كنيم ، بلكه ايمان داريم و آن دعاهاى توسل رزمندگان در سنگر ها و نماز هاى شب آنان و فرياد هاى العفو العفو تمامى شب زنده داران است كه ما را در جنگ پيروز مى گرداند ، چون دعا ، بهترين تسكين دردها است .
هميشه به ياد الله باشيد و در راه او قدم برداريد و نگذاريد دشمنان قرآن بين شما و روحانيت متعهد تفرقه و جدايى بيندازند كه اگر چنين روزى خداى نكرده پيش بيايد ، روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست .
امت حزب الله در رهبر خود ، امام خود بيشتر دقيق شويد و سعى كنيد عظمت و بزرگى او را دريابيد و صداقت و خلوص خود را حفظ نمائيد .
اگر فيض عظيم شهادت نصيبم شد ، كسانى كه پيرو خط سرخ امام امت ، خمينى بت شكن نيستند و از ولايت فقيه او پيروى نمى كنند و اعتقاد ندارند ، بر من نگريند و بر تشييع جنازه من حاضر نشوند .
امت حزب الله ، سلام گرم مرا كه از اعماق قلبم بر مى خيزد به امام عزيزم برسانيد و بگوييد كه اى امام تا آخرين نفس و تا آخرين قطره خونم سنگر قرآن و اسلام عزيز را ترك نخواهم كرد و با معبودم پيمان مستحكمى مى بندم كه در تمام عاشورا ها و كربلا ها با حسين بن على (ع) همراه باشم ، سنگر او را حتى براى يك لحظه خالى نكنم تا وقتى كه پرچم پرافتخار اسلام بر تمام جهان طنين بيفكند و اين انقلاب به انقلاب حضرت مهدى (عج) متصل شود انشا الله .
امت قهرمان از شما مى خواهم كه از امام امت ، خمينى كبير ، اين نايب بر حق امام زمان (عج) دست برنداريد و امام را تنها نگذاريد ، چون اين پير جماران بود كه ما را از تاريكى ها و ظلمات به روشنايى و نور و از زشتى ها به زيبايى ها برگرداند . از شما مى خواهم كه براى پيروزى نهايى رزمندگان و طول عمر امام عزيزمان ، اين رهبر بيدار و آگاه دعا كنيد .
و در اينجا چند وصيتى خدمت خانواده محترمم بر روى كاغذ مى آورم :
۱- پدر و مادر بزرگوارم ، اگر انشا الله شهيد شدم از شما مى خواهم كه از بابت من ناراحت نباشيد ، چون من و تمامى شهيدان هدفمان را مشخص نموده ايم و در راه سير الى الله قدم برداشته ايم .
۲- اگر انشا الله شهيد شدم از شما مى خواهم كه راه مرا ادامه دهيد ، چون اگر راه شهيد را ادامه ندهيد ، خون شهيد هدر مى رود و با پايمال شدن خون بيش از صد هزار شهيد ، دوباره ابرقدرتهاى شرق و غرب وشيطان هاى بزرگ به اين كشور اسلامى تسلط پيدا مى كنند و اسلام عزيز و قرآن مورد تهاجم قرار مى گيرد و از بين مى رود .
پدر و مادر عزيز ، اگر در طول زندگى چند ساله ، فرزند شايسته و خوبى براى شما نبودم ، از شما مى خواهم كه مرا به بزرگى خود ببخشيد.
پدر بزرگوار و مادر مهربانم ، از اينكه نتوانستم زحمات طاقت فرساى شما را جبران كنم ، معذرت مى خواهم ولى جبهه از اين حرف ها مهم تر است و تا زمانى كه جبهه هست بايد جنگيد و جان را به جان آفرين تقديم كرد .
۳- من يك ماه روزه قرض دارم و اميدوارم خانواده ام قرض اين يك ماه را بدهند كه روحم آزاد باشد .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
سيد جواد صبا – ۵/