شهید مهدی اربابی به تاریخ 3/9/1306 در روستای میغان از توابع شهرستان نهبندان به دنیا آمد و در تاریخ 30/3/1373 درجریان بمب گذاری حرم مطهر رضوی (ع) به فیض شهادت نائل شد .
شهید حاج مهدی اربابی ، متولد 3/9/1306 در روستای میغان از توابع شهرستان نهبندان و در خانواده ای روحانی ومتدین پرورش یافت . پدر وی ، حاج شیخ محمد علی بصیرانی ، با وجود داشتن مدارج علمی بالا و تحصیل در حوزه های علمیه مشهد ، سبزوار و نجف ، در روستا سکونت اختیار کرد و در کمال زهد و به دور از دنیا طلبی ، به ارشاد و هدایت مردم پرداخت . به همین جهت علمای وقت در بیرجند ، به او لقب « سلمان زمان » را داده بودند . معروف است که حاکم منطقه قاینات « شوکت الملک علم » از علمای بیرجند ، درخواست کرده بود که یکی از روحانیون را برای اعزام به زاهدان معرفی کنند . علمای وقت بیرجند هم ، حاج شیخ محمد علی بصیرانی را معرفی کردند . شیخ که مجبور بود با خودروی اختصاصی ساخت انگلیس به زاهدان اعزام شود ، به دلیل نارضایتی بخاطراستفاده از امکانات بیگانگان ، از خداوند طلب مرگ نمود و به محض بازگشت به روستا بیمار شد و از دنیا رفت . این مطلب نشاندهنده آنست که روحانیون وقت در مقابل استعمار ایستادگی و مبارزه می کردند . بعد از فوت حاج شیخ محمدعلی بصیرانی ، آیت الله سید حسن تهامی ، فرزندان شیخ ، ازجمله این شهید بزرگوار را در حوزه علمیه معصومیه بیرجند اسکان می دهد و از همین دوران ، یعنی حدود سن ده سالگی ، تحصیلات حوزوی شهید آغاز می شود . شهید حاج مهدی اربابی ، پس از پایان تحصیلات در بیرجند و مشهد ، در سن سی سالگی عازم روستا شده و حدود بیست سال در منطقه بصیران ، رسیدگی به امور مذهبی ودینی مردم را به عهده می گیرد . پس از آن ، به دلیل تحصیل فرزندانش ، در بیرجند ساکن می شود . از خصوصیات بارز شهید ، مهربانی ، رفتار اسلامی ، ساده زیستی و همنشینی با طبقه محروم جامعه بوده و از آنجائی که متصدی دفتر ازدواج وطلاق بود ، لذا برای تشکیل خانواده و تحکیم آن در جامعه ، تلاش می کرد . در سال 1342 به دلیل اظهار نظر در خصوص قیام 15 خرداد ، دو مرتبه به دادسرای نظامی استان خراسان احضار گردید ، که با حمایتهای آیت الله العظمی میلانی ، پرونده وی مختومه اعلام شد . او در دوران حکومت منحوس پهلوی ، سخت مدافع انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود . پس از پیروزی انقلاب و با شروع جنگ نیز آشنایان و فرزندان خویش را به حضور درجبهه تشویق می کرد . بطوری که یکی از فرزندانش به نام شهاب الدین اربابی با سمت مسئولیت جهاد سازندگی شهر دلگان در سیستان وبلوچستان ، توسط اشرار مسلح به شهادت رسید . او نیز آرزو داشت به مانند فرزندش به شهادت برسد . در سال 1373 ، سه روز مانده بود که عاشورای حسینی برپا شود ، گوسفند و مقداری گندم آماده نمود و به روستا برای اطعام مردم فرستاد و خودش به اتفاق همسر ، به قصد زیارت ، عازم مشهد مقدس شد . در مدت باقیمانده ، به همه اقوام و دوستان و آشنایان سر زد و روز عاشورا در منزل یکی از بستگان ، در مشهد منبر رفت و در رثای آقا ابا عبدالله الحسین (ع) بسیار گریست و دیگران را نیز گریاند و در پایان حلالیت طلبید . گویا از رفتنش با خبر بود . سرانجام ظهر عاشورا به اتفاق همسرش ، از صحن عتیق و ایوان طلا وارد حرم مطهر شد و بالای سر حضرت به نماز ایستاد . پس از ادای نماز و خواندن دعا ، بر اثر انفجار بمب در حرم مطهر در تاریخ 30/3/1373، به آرزوی دیرینه اش رسید و در کنار فرزند شهیدش به خیل شهدا پیوست . روحش شاد ویادش گرامی .
منبع : اداره اسناد وانتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی