شهيد گرانقدر حسين عسکري، با شروع جنگ تحميلي رژيم بعثي عراق عليه انقلاب اسلامي (31 شهريور سال 1359) بارها تقاضاي خود را مبني بر عزيمت به جبهههاي جنگ به فرماندهان مربوط اعلام ولي هر بار به دليل اهميت کاري با مخالفت مسئولين روبرو ميگرديد. اين شهيد بزرگوار در نهايت اين فيض بزرگ در سال 61 ـ 60 براي اولين بار نصيبش گرديد و در اين زمان به جبهههاي جنوب اعزام گرديد. ايشان از آن زمان به بعد هر فرصتي که مييافت و رضايت فرماندهان بالاتر را بدست ميآورد راهي ميادين جنگ ميشد، در عمليات غرورآفرين كربلاي پنج در منطقه شلمچه حضور داشت و در همان عمليات مجروح گرديد ولي اين مجروحيت خللي در عزم راسخ او وارد نكرد و مشتاقانه در عمليات كربلاي هشت هم شركت نمود...
شهيد عسکري در ايام باقي مانده عمرش تنها يك دغدغه داشت و هميشه نگران بود كه نكند فيض عظماي شهادت را خدا از او سلب كند و مرگش به صورت طبيعي و در بستر باشد؛ از اين رو بسيار دعا ميكرد و از درگاه خداوند منان توفيق شهادت را طلب مي نمود و سرانجام ايزد متعال دعاي اين عبدصالح را مستجاب و اين وجود نازنين را در ايام پاياني سفر دنيوياش مجذوب و دلباخته لقاء خود نمود و در روز پنجم فروردين سال 1367 در عمليات افتخارآفرين والفجر 10 در منطقه حلبچه و در ارتفاعات شاخ شميران عراق در حالي كه قسمتي از محور عملياتي را فرماندهي ميكرد و شجاعانه منطقه را از لوث وجود بعثيان كافر پاكسازي مي نمود چهره معصوم و نورانياش به خون سرش رنگين شد و توسط يكي از بعثيون ملحد صورت مهربانش مورد هدف تير قرار گرفت و محاسن زيبايش با خون پاك سرش مطهر و اين چنين به آرزوي ديرينهاش كه براي آن لحظه شماري ميكرد رسيد و روح ملكوتياش به آسمان پرواز و در شاخسار قرب الهي منزل گزيد و پاداش سالها تلاش خستگيناپذيرش را اين گونه از دست محبوب و دلدار خود دريافت كرد.
پيكر مطهر اين شهيد والا مقام سرانجام توسط همرزمان وفادارش به پشت جبهه منتقل و در مورخ 11 / 1 / 1367 طي مراسم با شكوهي بر دوش همسنگران و با حضور انبوهي از برادران و خواهران مسلمان تشييع و در قطعه 40 گلزار شهيدان بهشت زهراي(س) تهران به خاك سپرده شد.
آدرس آرامگاه :
بهشت زهرا تهران