روزی که از خونه ما رفتی هنوز در خاطرم هست انگار باهمه رفتنها فرق داشت یه جوری بود پر از دلتنگی و آشوب بود تو دلم من و حسین چقدر التماست کردیم که نرو بمون همین جا چقدر گریه کردیم وبا زبون ترکی گفتی آغالمین قویین من دوز گدیم قرآنا آن ایچیرم تز گلم دادا جان رفتی وبرنگشتی قول دادی و زدی زیر قولت وقتی داشتی میرفتی یا یه شعر افتادم که این رو یکی ازنوهات برای فاطمه خوند گفتم ای ساربان آهسته ران آرام جانم میرود
آدرس آرامگاه :
ابهر روستای ایوانک