ای بهترینم چشمهایت را باز کن
تا بتوانی لحظه لحظه اعدام ثانیه هایمان را نظاره کنی
هجوم سایه ی خیالت
سراب بی وقفه بودنت
تک بوسه هایمان بر مزار سردت
و فریادهایمان برای تمام شدن روزهای جوانیت
منظره ای به تو خواهد داد
که ترسیم کنی تمام این روزهای بعد رفتنت را...
رفتی
و بعد از رفتنت باران اشکهایمان چه معصومانه بارید
بعد از رفتنت قلب های دریایمان ترک برداشت
بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد
بعد از رفتنت همه هستی مان از دست رفت
بعد از رفتنت ما بی تو هزاران بار در هر لحظه خواهیم مرد
هنوز آشفته ی چشمهای مهربان توایم برگرد
آدرس آرامگاه :
فرخشهر.آرامستان