دلم بوی سادگی خانه مادربزرگ را می خواهد
وقتی از در چوبی حیاط وارد میشدیم
و از راه پله کوچک بالا میرفتیم
و مادربزرگ مشغول بافتن جوراب بافتنی بود
از در چوبی کوچک وارد خانه کاهگلی میشدیم
و عطر خانه مرا مست میکرد
چای آویشن اش که همیشه براه بود و سماوری ک کنار پنجره قُل میزد
از گنجه داخل اتاق بوی نان تازه می آمد
الان نه آن خانه کاهگلی مانده
نه آن گنجه و آن پنجره چوبی
اما عطر چای آویشن و نان و تازه
و تصویر مادربزرگ با چشم های روشن و پوست سفید و موهای حنا شده که زیر لب ترانه ای را زمزمه میکند
در یادمان ماند..
#سارا
آدرس آرامگاه :
دودانگه_ روستای سنگده