شهید حمیدرضا با اطمینان، دوران تحصیلات را در زادگاهش به اتمام رسانیده و به عنوان عضو فعال پایگاه بسیج شهید چمران بیرجند، سعی و تلاش می نمود. در دوران دانش آموزی بارها به جبهه رفته و در عین حال از درسش نیز غافل نشد. پس از شرکت در آزمون سراسری، در دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شده و مشغول به تحصیل شد. از آنجایی که فردی مؤمن و متعهد به آرمانها و اصول انقلاب و نظام اسلامی بود، همزمان با تحصیل در دانشگاه، از حضور در جبهه نیز غافل نشده و با اهتمام و جدیت تمام، در کارزار علیه صدامیان کافر نیز حضور پیدا کرد. در چندین عملیات، ازجمله : نصر1، کربلای 4 و5 و والفجر8 به عنوان پیک مخصوص گردان شرکت نمود. او در مجموع به مدت 34 ماه در جبهه های نبرد حق علیه باطل به دفاع از میهن اسلامی در برابرتجاوز دشمن بعثی پرداخت.
سرانجام در تاریخ 27/1/1366 حین عملیات نصر1، در منطقه سلیمانیه عراق مجروح شده و در اثر شدت جراحات ، به فیض شهادت نائل می شود.
شهید حمیدرضا با اطمینان، همیشه آرزویش بود که گمنام شهید شود وپیکرش نیز بدست نیاید. شاید به آرزویش رسید، چون پس از 8 سال بعد از شهادت، پیکرش به زادگاه رسید و به خاک سپرده شد. او پیوسته اطرافیان را به اطاعت از فرامین ولی امر مسلمین و ولایت فقیه توصیه می کرد و پشتیبانی و دفاع از نظام اسلامی را از وظایف مهم می دانست. درعین حال بسیار متواضع و فروتن بوده و حاضر نبود کسی از وی به عنوان یک رزمنده تجلیل و سپاسگزاری کند. به اندازه سر سوزنی به دنیا و داشته های آن علاقه نداشت و غذا و لباسش مختصر و بسیار ساده بود. به فرائض و نماز اول وقت بسیار اهمیت داده و در مراسم مذهبی شرکت فعال داشت. روحش شاد و یادش گرامی.
از طرف :
امید صادق پور