تاج سرم بودی ورفتی زدست
هجر تو بابا کمرم را شکست
خانه بدون تو شده بی ستون
رشته ی این زندگی از هم گسست
بود صفا با تو به کاشانه ام
رفتی وغم آمد وبر دل نشست
با تو پدر،خانه پر از نور بود
بی تو مرا تیره بود هرچه هست
بی پدری سخت بود بر یتیم
درد یتیمی دل فرزند خست
داغ تو افکنده به جانم شرر
گرزفراقت بدهم جان،کمست
از همه کس غیر تو ببریده ام
بر سر قبرت شده ام پای بست
لطفا شکیبا باشید