عموی عزیزتر از جانم!
قاب عکست از آن بالا به من لبخند میزند.
می گویم: خدا جان!
اجازه بده که فقط یکبار دیگر صدایش را بشنوم
و یک بار دیگر او را در آغوش بگیرم.
فیلمهایی که از تو ضبط کردهام را می گذارم.
اشک میریزم و صفحه نمایش را در آغوش میگیرم.
میترسم کسی سر برسد و بگوید که
دیوانه شدهام اما من فقط دلتنگم.
روحت شاد و یادت گرامی باد
لطفا شکیبا باشید